بایگانی برچسب ها : روزنوشت های نمایندگی

نمازجمعه‌ی تاریخی

و در پایان آقا امام زمان(عج) را خطاب قرار داد و گفت این جسم ناقص و این مقدار کم آبرویی که دارد برای حضرت نثار می‌کند، صحبت کرد که همه را گریاند! خود من تا دقایقی نتوانستم آرام شوم! بعد تا شب که چند بار دیگر هم این تکه از خطبه را شنیدم، حتی جلوی جمع گریستم! ادامه مطلب »

در فراق دکتر میرحسینی

... راهی منزل دکتر شدم... عصر در مراسم تشییع شرکت کردیم. شب در مسجد محله‌شان... به نماز رفتیم... نماز لیلة الدفن هم همان جا خواندیم؛ بعد از نماز هم به خانه‌شان رفته، فاتحه‌ای خوانده... و باز در این شب تلخ، به خانه برگشتم؛ می‌خواستم از غصه فراق بمیرم! ادامه مطلب »

چرا حاج آقای یحیی زاده به همه ی تلفن ها جواب نمی داد ؟

در اين زمينه ما حق نداريم تکبر بورزيم و استکبار نمائيم و بايد مردمداري را يکي از اصول اصلي و اساسي در همه کارهاي خود بدانيم، هرچند لازم است از زمان و فرصت هم بصورت بهينه استفاده کنيم و با اين محدوديتي که در عمر و دوره مسئوليتي داريم بهره وري را بالا برده و به نحو شايسته از آن استفاده کنيم! ادامه مطلب »

روز 2096

دوهزار و نود و ششمین برگ از روزنوشت های زنده یاد حاج آقای یحیی زاده زمان نگارش : ششصد و سی وششمین روز از مجلس هشتم باسمه تعالی روز 2096 آری! به سرعت برق و باد 2096 روز از نمایندگی من گذشت 1460 روز در مجلس هفتم و حالا 636 روز در مجلس هشتم! بله! به همین سادگی و با ... ادامه مطلب »

این الرجبیون!؟

خدایا اجازه مده که عمر ما بی حاصل و مرتع شیطان باشد! خدایا مرا به ماه رجب الاصب به ماه رجب امیر مومنان (ع) به ایام البیض رجب به اعتقاد و اعتکاف رجبیون ، ببخش! یا من سبقت رحمته غضبه.. . ادامه مطلب »