10 سال پیش در این روزها… 83/11/15 الی 83/11/16

توضیح:

مرحوم حجت الاسلام و المسلمین یحیی زاده رحمه الله علیه، از روزهای آغازین نمایندگی مجلس در دوره هفتم در سال ۸۳ ، روزانه اقدام به یادداشت‌برداری از‌ فعّالیّت‌های خودو برنامه‌هایی که در آن حضور داشت(اعمّ از جلسات مجلس یا جلسات اداری، ملاقات‌های مردمی یا با مسؤولان و …) می‌نمود.

این روزنوشت‌ها که تا قبل از حادثه سکته مغزی ایشان در اسفند ۹۱، ادامه یافت، مجموعه‌ای عظیم حاوی ۵۲ دفتر و حدود ۹ هزار صفحه را سامان داده است و منبعی گرانبها برای شناخت فعّالیّت‌های ایشان در کسوت نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و حکایتگری صادق از روحیّات و انگیزه‌های آن مرحوم و مبانی نظری اقدامات و مواضع ایشان است.

همچنین این یادداشت‌ها سندی باارزش و مستند پیرامون مسائل مربوط به مجلس شورای اسلامی از آغاز دوره هفتم تا اواخر سال اول دوره نهم و نیز منبعی ذی‌قیمت برای تدوین تاریخ استان یزد و بویژه شهرستان‌های تفت و میبد در حدفاصل سال‌های ۸۳ تا ۹۱ است.

به یاری الهی ، تدریجاً بخش‌هایی از این روزنوشت‌ها که برای عموم قابل استفاده است، منتشر می‌شود.

پنجشنبه 83/11/15
قرار شده بود که صبح در دیوان محاسبات یزد، برنامه‌ای داشته باشم ولی به دلیل بیماری مسئول آن، این برنامه تا دو هفته به تاخیرافتاده بود و لهذا مقداری فارغ بودم.
دراین روز، اکثر اوقات در خانه بودم و مقداری مطالعه نمودم تا در سخنرانی‌ها و جلسات هفته آینده از آنها استفاده کنم.
شب، محسن رضایی ابتدا بعد از نماز در تفت و سپس از ساعت 8 در مسجد یخدان سخنرانی داشت. ایشان از طرف شورای هماهنگی استان برای سخنرانی تبلیغاتی (کاندیداتوری ریاست جمهوری) دعوت شده بود من با وانت (…) و همراه او، به آنجا رفتم؛ خیرمقدمی عرض نموده، اعیاد را تبریک گفتم و تاکید کردم امشب در میبد حضور داشتم دراینجا حضور یافتم، ممکن است در مورد کسان دیگری که کاندیدا هستند، نباشم تا حضور پیدا کنم؛ این بودن و آن نبودن، هیچکدام دلیل تایید یا رد نیست و سپس بخشی از صحبت‌ها و پاسخ‌های او را شنیده و به خانه بازگشتم…

(…) کلمه نا خوانا بوده است.

جمعه 83/11/16
… ظهر نماز جمعه را در میبد برگزار نمودم، امروز برای اولین بار حضور نماینده را درنماز جمعه میبد، خیر مقدم گفتند که خوشم نیامد. بعد از نماز به خانه برگشته و با وجودی که شورای هماهنگی کل استان در یزد جلسه داشتند و آقای توکلی و رضایی هم حضور داشتند و من هم دعوت بودم، نتوانستم در آنجا شرکت کنم.
… برای نماز به مسجد بارجین رفتم تا درجلسه بزرگداشت شهدای محله بارجین شرکت کنم. درآنجا بعد از چند دقیقه به … زنگ زدم تا وقتی از یزد به میبد می رسند، با آقای دکتر [احمد] توکلی دراین مجلس هم حضور یابند و چنین کردند. سپس به سیدقنبر رفتیم، شبیه صحبت‌های دیشب در مورد رضایی، امشب درباره آقای توکلی داشتم به اضافه اینکه از آشنایی‌ام و صفا و صداقتی که در ایشان دراین چند ماه دیدم نیز صحبتی به میان آوردم…

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*