همین که داخل اتاق بابام شد سلام کرد و ناگهان پدرم بعد از مدتها مثل کسی که هیچ ناراحتی ندارد از جایش بلند شد و جلوی حاج آقا ایستاد واحترام کرد. خیلی تعجب کردم. گفتم حاج آقا معجزه کردی؟ بابام خوب شد. ادامه مطلب »
همین که داخل اتاق بابام شد سلام کرد و ناگهان پدرم بعد از مدتها مثل کسی که هیچ ناراحتی ندارد از جایش بلند شد و جلوی حاج آقا ایستاد واحترام کرد. خیلی تعجب کردم. گفتم حاج آقا معجزه کردی؟ بابام خوب شد. ادامه مطلب »