یک دفعه بابام با یه کار خیلی جالب اومده دو تا بزغاله خریده بود و دم خونه حاج آقا به عنوان حق القدم رها کرده بود. ( این در حالی بوده که خود حاج آقا منزل نبودند). دو سه روز بعد حاج آقا ما رو از کلاس بیرون آورد و .... ادامه مطلب »
بایگانی برچسب ها : پدر
دست حاج آقا شفا بخش ، قدمش برکت و نفسش دارو بود
همین که داخل اتاق بابام شد سلام کرد و ناگهان پدرم بعد از مدتها مثل کسی که هیچ ناراحتی ندارد از جایش بلند شد و جلوی حاج آقا ایستاد واحترام کرد. خیلی تعجب کردم. گفتم حاج آقا معجزه کردی؟ بابام خوب شد. ادامه مطلب »