” المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه” این حدیث است. من نمی‌گویم. متوجه شدید یعنی چه؟

یکی از توفیقات الهی برای هر انسان مسلمان این باشد که در زندگی او یک راهنما و دوست در مسیر راهش قرار می‌گیرد و حتی با راهنمایی او جهت و مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند. هر چه این راهنما و الگو و منش و خلق و خویش را طبق فرموده اسلام رضایت ائمه اطهار انجام دهد در آن موقع سخن کز دل بر آید لاجرم بر دل نشیند. همان طور در که زندگی علما و بزرگان دین خوانده‌ایم علت محبوب قلوب شدنشان تقوی و زهد بوده است.
توفیق آشنایی با این شخصیت وارسته از زمان تاسیس حوزه علمیۀ خواهران بوده است. ایشان مشوق خوبی برای خودم و همسرم بوده‌اند. در تحصیل کردن و خدمت به طلاب که امیدوارم روح ایشان قرین رحمت الهی باشد. بزرگوار استاد نمونه و کم نظیری بودند در بیان مطالب صدای دلنشین ایشان در تدریس اصول استنباط و غیره در خاطر همه دوستان هست.
در مدت این ده سال تمام حرکات و رفتارش هم در مسافرت‌ها،هم مدیریت هم تدریس الگوی خوبی بودند و خاطرات خوبی به یادگار گذاشت که تنها با دیدن تصاویر و عکس‌هایی که بعضاً در آرشیو حوزه هم نگه داری می‌شود. در ذهن همۀ ما لحظات شیرین تداعی می‌کند. تواضع و فروتنی که شاخصه بارز الگو گیری از ائمه اطهار است در ایشان بود که شاهد بسیاری از این موارد بودیم شاید بیان آن‌ها عدم رضایت آن عزیز سفر کرده باشد. غرور و تکبر را از خود دور کنیم که خسران دنیا و آخرت در پی دارد.
یکی از خاطراتی که در سال اول طلبگی از ایشان دارم یک روز با یکی از خواهران دیگر وسیله ای سنگینی را جابجا می‌کردیم همان موقع حاج آقا وارد شدند و فرمودند :« المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه» این حدیث است من نمی‌گویم متوجه شدید یعنی چه؟
گفتیم نه. بعداً معنی حدیث را پیدا کردیم. خودشان هم کمک کردند وسیله جابجا شد.
بیان این خاطره برای این بود که در سنجیده حرف زدن و شوخی کردن حواسمان جمع باشد که نه تحقیر و نه احساس بد بینی شود.
خاطره دیگر سال دوم یا سوم طلبگی بودیم که حاج آقا در جمع خواهران فرمودند که قرار است مدرک معادل لیسانس از طرف جامعة الزهرا داده شود.
گویا احساس خوبی نداشتند چون تا مدرک نبوده هدف‌های خواهران طلبه در جهت خودسازی و مسائل اخلاقی متفاوت‌تر بوده و تأکید ایشان این بود که مدرک وسیله باشد نه هدف و با این وسیله اگر شغلی هم داشتید. شئونات حوزوی بودن فراموش نشود امیدوارم که بیان این وصیت ایشان تا حد امکان جامۀ عمل بپوشیم.
خاطرۀ دیگر که حفظ جزء 30 قرآن کریم داشتیم ساعت امتحان را اشتباه فهمیدم دیر سر جلسه رسیدم و نمره خوبی نگرفتم. حاج آقا نمرات را دیده بود و سر کلاس اشاره به نمره قرآن نمود که انتظار از بعضی‌ها نداشتم؛ بیشتر اهمیت بدهید. من بعد از درس به ایشان گفتم:ببخشید به دلیل دیر رسیدن سر جلسه این طور شد.
حاج آقا لبخندی زدند و گفتند:اگر دوباره برگزار شد جبران کن. با اشتیاق از توجه ایشان دوباره امتحان دادم و نمره خوبی کسب نمودم.
دقت و توجه داشتن به همۀ طلاب از شاخصه های اخلاقی ایشان بود. تذکر های پنهانی به هر کس می‌دادند هیچ وقت یادمان نمی‌رود چون پدرانه و دوستانه بود ناراحت هم نمی‌شدیم هر چه گوش کردیم ضرر نکردیم. شادی روح بزرگش قرآن و دعا می‌خوانیم.

دو تن ازفارغ التحصیلان و اساتید حوزه علمیه حضرت زهرا سلام الله علیها میبد

………………………………..

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: «ان المرأه ریحانه لیست بقهرمانه» زن گل است نه قهرمان
نهج البلاغه، ص 939، نامه 31.

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*