درباره “بی قرار خدمت”

سید روح الله علوی راد
اول یک خاطره: تابستان سال ۸۸ بود مکه دانشجویی نصیبمان شده بود. در مسجدالنبی نشسته بودیم با دوستان که چهره ای آشنا از کنارمان گذشت و در یک گوشه ای در خلوت خود نشست. پس از دقت متوجه شدیم که حدسمان درست است. او نماینده شهرمان حجه الاسلام و المسلمین یحیی زاده است. با دوستم که اهل تقت بود یک سوال مشترک از ایشان داشتیم. نزدیک تر رفتیم . به گرمی ما را پذیرفت .پس از سلام و علیک و احوال پرسی از ایشان پرسیدیم که همه صحبت از کنار کشیدن شما از انتخابات میکنند و قرار نیست شرکت کنید در انتخابات جدید. پس از چند لحظه مکث پاسخ داد برای همین به این مکان شریف اومدم امده ام تا تکلیف خود را بدانم . گفتند همه چیز بعد از این سفر مشخص می شود.
جمعه ۲۲ / ۱ / ۹۳ همایش بی قرار خدمت به مناسبت سالگرد نماینده عزیزی بود که همه مردم با ایشان خاطره ای دارند. هرکس با ایشان نشست و برخواست داشته است در ذهنش خوش خلقی و خوش رفتاری اش را به همراه دارد.
ساعت ۱۶٫۲۰ با خاطره سال ۸۸ به سوی کانون شهید رجایی راه افتادم. از همان اول با استقبال گرم و روی خوش دست اندرکاران مواجه شدم. همه به پیروی از نماینده شان منش ایشان را در پی گرفته بودند.
ورودی سالن نمایشگاه عکسی برگزار بود که همه عکس ها حرف هایی برای گفتن دارند. حرف هایی که بغض را همه بازدید کنندگان خواه نا خواه به وجود می آورد. عکس هایی که با ورود بازدید کنندگان همه را به تعمق و تفکر وا می دارد.
پس از نمایشگاه وارد سالن اصلی شدم. هنوز ان چنان شلوغ نشده است. صندلی های خالی هنوز وجود دارد. با کمی نگاه افرادی را دیدم که به عنوان مسئول اند و عده ای هم به عنوان انتظامات همایش. همه این افراد خاطرات بسیاری با حجه الاسلام یحیی زاده دارند. هر کدام خود دفتری از خاطره هستند و لحظات بسیاری را با آن مرحوم گذراندند. و همه این افراد آمده بودند تا یاد و خاطره مرحوم یحیی زاده را زنده کنند ، برایشان هم مهم نیست که چه کاری را انجام دهند برایشان این مهم است که همایش به بهترین شکل انجام شود و میهمانان نماینده محبوبشان راحت و آسوده باشند.
قاری شروع به تلاوت آیاتی از قرآن کریم می کند. همه گوش جان داده اند و به عکس نماینده شان خیره شده اند. کودکانی و نوجوانانی که در صندلی ها کنار هم نشسته اند و به هم نگاه میکنند توجه من را به خودشان جلب مبکند. نمیدانم شاید این ها هم خاطره ای دارند از نماینده شهرشان و یا شاید از والدینشان خاطره هایی را شنیده اند.
صلوات ختم قرآن توسط مردم فضا را زیبا میکند . همه مردم به احترام سرود ملی ایران بر روی پای خود می ایستند. عده ای نیز با احترام بیشتر به شهدا و امام شهدا دست خود را بر روی سینه میگذارند.
مجری وارد جایگاه خود می شود و به همه حضار خیر مقدم میگوید و توضیحی از مراسم می دهد. خاطره ای از دفتر روز نوشت مرحوم یحیی زاده می خواند.روز نوشتی که به مناسبت روز شهادت مادر است. در مورد مادرش و مادر همه سادات نوشته شده است:
با شنیدن کلمه مقدس “مادر” ضربان قلبم سرعت می گیرد کمتر کلمه ای مرا این قدر منقلب می کند…..چه شد دفتر هفتم مجلس هشتم در روز دوم جمادی الثانی و روز دوم فاطمیه دوم گشوده شده نمیدانم. خدای من به مادرم حضرت زهرا(علیها السلام) مرا ببخش و از خطاهایم در گذر.
سپس از شاعران متعدد دعوت می شود تا شعر ها و جملات خود را در وصف آن سفر کرده بیان کنند. شاعران و دوست داران مرحوم یحیی زاده به بالا می آیند و از آن مرحوم میگویند. این بیانات و شعر ها و جملات مردم را به روزهایی می برد که سید جلال یحیی زاده با موتور در میانشان حاضر می شد. با همه با نرمی و خوشی و مهربانی بر خورد میکرد با همه سادگی اش، تلاش بی وقفه ای برای برطرف کردن مشکلاتشان داشت.
در این هنگام مسئولین کم کم وارد میشوند و در جایگاه خود می نشینند و آنها نیز مانند مردم با اشعار و جملات به خاطرات خود و جلسات متعددی که با نماینده شهرستان میبد داشته اند بر میگردند.
حضار با فرستادن صلوات هایی از شاعران تقدیر و تشکر میکنند . مجری با توضیحی از نرم افزار سید جلال یحیی زاده رو نمایی میکند و توضیحی مختصر میدهد.
در این هنگام امام جمعه شهرستان ، آیت ا… اعرافی به همراه میهمان ویژه مراسم دکتر حداد عادل و نماینده مجلس یزد آقای مهندس جوکار وارد سالن شده و شور چندانی به همایش می بخشند.
پس از نمایش نرم افزار ، نمایش مستند سید جلال یحیی زاده روی پرده میرود. توجه همه به این مستند است. وقتی به حضار نگاه میکنی لحظات نابی را مشاهده میکنی. یکی لبخند بر لب دارد و دیگری بغض در گلو. آن یکی کم کم اشک هایش جاری می شود.
یکی با دیدن سید که سوار بر موتورش است به بغل دستی اش می گوید نگاه یادت هست.یادش به خیر… هر کس لحظات را به یاد می آورند.
ناگهان چشمم به پدر حجه الاسلام یحیی زاده افتاد. حاج سید محمود یحیی زاده تنها نگاه میکند و اشک می ریزد. انگار هنوز باورش نشده. نمیدانم چه با خود فکر می کند. اما تا تصویر دوربین روی صورتش می رود خود را جمع میکند و عادی خود را نشان می دهد. گویی به مانند پسرش از شکار شدن توسط دوربین ها فراری است.
دکتر حداد عادل و آیت ا… اعرافی و دیگر مسئولین توجه و دقتی خاص نسبت به مستند دارند و تنها نگاه میکنند.
پس از پخش مستند مهندس جوکار در جایگاه قرار میگیرد تا از مرحوم یحیی زاده بگوید.بیان کردن خاطره ها و جملاتش تاسفم را بیش تر میکند که چه نماینده ای را از دست داده ایم. ” نمیدانم سید چرا رفت شاید خودش دیگر نمیخواست بماند شاید میخواست با مادرش باشد و همراه او از میان ما برود” ” شما میبدی های عزیز دیگر کار سختی در پیش دارید ملاک و معیار انتخاب نماینده های بعد از مرحوم یحیی زاده سخت تر و عالی تر شده است” این دو جمله مهندس جوکار عجیب بود و همه را به تفکر وا می دارد.
حال کسی به جایگاه دعوت می شود که میتوان گفت بعد از خانواده مرحوم یحیی زاده بیش تر از همه جای خالی ایشان را درک میکند . آیت ا… اعرافی کسی است که علاوه بر امور کاری و برنامه های کلان شهری ، با مرحوم یحیی زاده دوستی و رفاقتی چندین ساله و قدیمی دارند.
آیت ا… اعرافی سخنرانی کوتاهی بیان میکندد و این نکته را تاکید می کنند که ” نماینده های بعدی دقت کندد ملاک و معیار نماینده های بعدی بسیار دشوار تر شده است”
پس از آیت ا… اعرافی نوبت به میهمان ویژه همایش بی قرار خدمت می شود. دکترحداد عادل به جایگاه مخصوص خود راهنمایی میشود و حاضر می شود. همه حضار منتظر شنیدن خاطرات و بیانات نماینده مردم تهران ، ریاست فرهنگستان ادب و پارسی و ریاست مجلس هفتم دکتر حداد عادل پبرامون خصوصیات و اخلاق و رفتار نماینده شهرشان هستند.
دکتر حداد عادل از لحظات آغازین و آشنایی خود با مرحوم یحیی زاده می گوید.” شادابی خاصی داشت، زاهد بود ، فعال و سخت کوش بود ، حق اله و حق الناس برایش بسیار اهمیت داشته است” از بیاناتشان متوجه شدم که رفیق و دوست بوده اند .با صحبت های دکتر حداد عادل بیشتر به این پی بردم که چه گوهر ارزشمندی را از دست داده ایم. و دکتر حداد باز این حرف را در همه ذهن ها تداعی کرد: مرحوم یحیی زاده این جور بود و ما خبر نداشتیم.
حرف بسیار است لیک در انتها می توانم مرحوم سید جلال یحیی زاده را در این جملات خلاصه کنم گرچه ایشان بیش از این ها هستند: بی قرار خدمت ، عاشق ولایت و زاهدی بی ریا

منبع: میبدما

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*