بسم الله الرحمن الرحیم
توضیحاتی درباره وصیتنامههای مرحوم یحیی زاده (رحمه الله علیه)
- پنج وصیتنامه(که در سالهای ۷۲- ۷۴- ۷۹-۸۷- ۹۰ نوشته شده) را خود آن مرحوم، تماماً در یک پاکت دربسته قرار داده بودند و برای بعد از درگذشت خود، در محلی مشخّص، نگهداری میکردند.
- مدّتی بعد از درگذشت ایشان، در لابهلای دفاتر و نوشتههای ایشان، به چند وصیتنامه دیگر نیز برخورد شد که مهمترین آنها دو مورد بود: یکی مربوط به ایام جنگ تحمیلی در سال ۶۵ و دیگری در سفر عمره در سال ۷۸ که به عنوان روحانی کاروان، خدمت میکردند.
- به جهت مطالب آموزنده این ۷ وصیتنامه، این وصایا، در دسترس عموم قرار میگیرد؛ البته برخی بخشها را که مربوط به خانواده بود، حذف کردیم و بهجایش نقطهچین قرار دادهایم.
خداوند همه ما را برای سفر ابدی، آماده و عاقبت ما را ختم به خیر فرماید.
باسمه تعالی
اینجانب سید جلال یحیی زاده فرزند سید محمود ضمن شهادت به وحدانیت الله و شهادت به بعث رُسُل از طرف خداوند و شهادت به همه پیامبران، خاصه به خاتم آنان حضرت محمد بن عبدالله (ص) و شهادت به امامت بلافصل علی(ع) و امامت یازده فرزند معصومش (علیهم صلوات الله) و نیز شهادت به معاد و زنده شدن انسانها در قیامت و حسابرسی و کیفر و پاداش آنها، وصیت شرعی خود را شروع میکنم:
…
* در هنگام خاکسپاریام، حتی الامکان ذکر توسلی به جدّهام، بیبی دو عالم حضرت زهراء (س) نمایید که اینجانب در همه شدائد و گرفتاریها و در هنگامی که کاملاً مضطرّ میشدم به ایشان توسل پیدا میکردم و همه امیدم این است که در سکرات موت و در لحظات اولیه جدا شدن از دنیا، به یاریام شتابد و در قیامت نیز شفاعتم نماید.
* در صورت امکان در شب اول قبر، فرد یا افرادی لطف نموده، در کنار قبرم قرآن تلاوت نمایند تا به برکت آن از عذابم کاسته شود؛ ضمناً شدیداً و اکیداً از بستگان درجه یک خاصه خانواده و فرزندانم میخواهم که در آن شب در کنار قبرم حاضر نشوند و خود را به زحمت نیندازند و صبر و تحمل خود را از دست ندهند.
…
از … همه بستگانم و همه افرادی که زمانی با آنها معاشرتی یا برخوردی داشتهام، صمیمانه و عاجزانه و خاضعانه استدعا دارم مرا عفو نمایند و از خداوند برایم طلب مغفرت و آمرزش نمایند. خصوصاً از همه اساتید و روحانیون گرانقدری که به نحوی با آنها حشر و نشر داشتهام، عاجزانه طلب عفو و بخشش نموده و امیدوارم برایم دعا نمایند.
لازم به تذکر است اینجانب از هیچ کس، هیچ کینه و نارضایتی ندارم و اگر کسی در حقّم احتمالاً، ستمی روا داشته، کاملاً او را میبخشم و امیدوارم چنین افرادی نیز از من راضی باشند و تأکید میکنم اگر در چند صباح عمر، زمانی از کسی گلایه داشتهام، راضی نیستم – تأکید میکنم: به هیچ وجه راضی نیستم- کسی بعد از مرگم آن را بیان کند، چه رسد به اینکه بخواهد همان حرفها که چه بسا نابخردانه هم زدهام، عَلَم کند و به رخ دیگری بکشد و تصفیه حساب نماید.
…
در پایان ضمن تأکید مجدّد بر انجام این موارد، از همه کسانی که به نحوی مورد اذیت، آزار و ایذاء من قرار گرفتهاند مخصوصاً والدینم و همسرم، متواضعانه و عاجزانه، طلب عفو و گذشت و اغماض دارم؛ چرا که بدون رضایت آنها، اطمینان دارم معذَّب خواهم بود و در حقیقت رضایت خداوند را در رضایت آنها میدانم.
از همه بستگان، دوستان، آشنایان و … عاجزانه التماس دعا دارم.
همگان را به خدا میسپارم سید جلال یحیی زاده
26/ 2/ 72
24 ذیالقعده 1413
باسمه تعالی
… مواردی را لازم میدانم تذکّر دهم:
جدّاً و خاضعانه از تمام کسانی که بیشترین معاشرت و بدترین مزاحمتها برایشان داشتهام، طلب عفو مینمایم بویژه از والدین، همسر و فرزندانم، این استدعا را بیشتر توقع دارم.
سخت معترفم که اصلاً نتوانستهام در برخوردها، اخلاق اسلامی را مراعات نمایم؛ عمیقاً و دقیقاً اقرار میکنم نه فرزند خوبی بودهام، نه پدر خوبی، نه همسر شایستهای، نه دوست وفادار و فداکار و نه همکار خوب.
قلباً از همه کسانی که با آنان حشر و نشر یا برخوردی داشتهام، راضی هستم و شدیداً منتظر رضایت همه آنان هستم.
… از فرزندانم میخواهم برخوردها و اعمال و افکار و اخلاق مرا به حساب اسلام نگذارند و هرگز از من الگو نگیرند که مایه انحطاط و انحراف خواهد بود؛ بلکه با مطالعه کتب مفید و غنیّ و کاملاً صحیح و فراگیری از علمای راستین اسلام، وظایف را بشناسند و عمل کنند.
…
اصلاً خوش ندارم اگر مجلسی گرفتید[1]، سفرهایی جهت عموم بگسترانید و از این برنامهها همیشه ناراحت بودم، اگر ترک این کار موجب ایذاء پدر و مادر و ناراحتی شدید همسرم نمیشود، حذف گردد.
استدعا دارم اصلاً مجلسی به عنوان سالگرد و… برایم برگزار نکنید؛ اگر هم بر این موضوع مصمّم و مصرّ بودید، تحت عنوان دیگری همانند روضهخوانی و برپایی مجلس عزا جهت یکی از معصومین و اولیاء الهی باشد و در آن مجالس هم به سخنرایی یا مرثیهسرایی یک یا دو نفر قناعت شود؛ در عوض ساعتی به جلسه قرائت قرآن اختصاص داده شود؛ مثلاً نظیر جلسه قرائت ماه مبارک رمضان، یک جزء یا کمتر یا چند سوره از قرآن بوسیله عموم داوطلبان (نه افراد معدود)، قرائت شود.
در پایان، خاضعانه و عاجزانه و مُصِرّانه … درخواست مینمایم صبر را از دست ندهند و جزع ننمایند و تحمّل نمایند و با نشاط کامل و با اتّکال به کافل همه، زندگی را ادامه دهند و بدانند دیر یا زود، همه از این جهان رخت برخواهند بست و ناگزیر به جهانی دیگر منتقل خواهند شد؛ پس همه باید به ساعتی که تأخیر و تقدیمی ندارد، راضی باشند و برای آن ساعت تلاش نمایند.
این حقیر نیز با وجودی که علم داشتم عمرم نسبتاً کوتاه است ولی متأسفانه این علم، به باور نرسید و لهذا بارور نشد و با دست خالی و پشته سنگین از عصیان، به نزد پروردگاری میروم که با همه اینها، کاملاً به عفوش امیدوارم و خوشبین؛ و در باورم چیزی، جز این، راه ندارد.
خداوند سایه پربرکت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای “أدام الله ظلّه” و دیگر علمای خدمتگزار به اسلام، بر سر امّت اسلام مستدام بدارد و تعجیل در فرج مبارک امام منتظَر (عجل الله فرجه و سلام الله علیه) فرماید.
امیدوار به عفو عظیم الهی و منتظر عفوتان و شدیداً نیازمند به دعاهایتان – دعاگوی همیشگی شما- سید جلال یحیی زاده
ساعت 11 شب چهارشنبه 9/ 1/ 74
پاورقی
…………………
[1]منظور ایشان، مجلس ترحیم بوده است.
باسمه تعالی
“الحاقی وصیتنامه” 27/ 6/ 79
ضمن تأکید بر وصیتنامههای قبلی که همه آنها به قوت خود باقی است (مگر مواردی که در وصیتنامههای بعدی فسخ شده باشد)، لازم میدانم موارد ذیل را اضافه نمایم.
…
* آنچه مرا پس از مقاومت مدتی طولانی به صحنه انتخابات مجلس شورای اسلامی کشاند، فقط و فقط انجام وظیفه بود که امیدوارم توانسته باشم در آن صحنه بسیار عظیم و خطیر انجام وظیفه نمایم. اما در این مسیر قطعاً مبتلا به قصورهایی گردیدم؛ چه بسا حق افرادی را ضایع کردم، چه بسا ستمی نموده باشم، چه بسا در اموال کسانی تصرفاتی نموده باشم و… ؛ و البته در همه این موارد نیز بیخبر باشم. به هر حال از همه عزیزانی که به نحوی مورد ظلم و ستم و تعدّی من قرار گرفتند، عاجزانه، طلب عفو و رضایت مینمایم. امیدوارم متفضّل منّان نیز مرا مورد عفو و بخشش بیانتهایش قرار دهد.
* به خاطر کاندیدا شدن اینجانب، تعداد زیادی از خواهران و برادران کل حوزه انتخابیه … زحمات بسیاری را متحمل شدند؛ بسیاری از آن عزیزان به سبب حمایت از اینجانب مورد تعرّض لفظی و دشنام قرار گرفتند که از این بابت ضمن کمال تشکر از این عزیزان متدیّن، متعهّد، مخلص، خاضعانه و خالصانه طلب عفو و گذشت مینمایم و امیدوارم خداوند عزّت و سربلندی دنیا و آخرت را نصیب آنها بگرداند.
* آنها که در صحنه انتخابات، موجب گرم شدن تنور انتخابات گردیدند و به دیگر کاندیداهای شایسته رأی دادند، خدمت بزرگی به انقلاب، نظام و حتی شخص اینجانب نمودند که با کمال خضوع و ازصمیم قلب از آن دوستان تشکر مینمایم و تأکید میکنم هر کس که در آن صحنه، به من توهینی نموده یا تهمتی زده باشد و ناسزایی گفته باشد، او را بخشیدم و اطمینان دارم دوستانم که مورد اهانت قرار گرفتند نیز هرگز، آن مسائل را به یاد خود نخواهند آورد و همچنان و همیشه، عفو و صفح را سرلوحه کارهای خود قرار خواهند داد.
مؤکَّداً و مجدّداً از دیگر کاندیداها، هواداران کاندیداها و سایر عزیزانی که چه بسا در آن عرصه، مورد تعرّض سهوی من قرار گرفتند، معذرت خواسته، طلب عفو مینمایم.
العبد الراجی إلی غفران مولاه
یحیی زاده
ساعت 40 : 22 یکشنبه 27/ 6/ 79
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.