توضیح:
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین یحیی زاده رحمه الله علیه، از روزهای آغازین نمایندگی مجلس در دوره هفتم در سال ۸۳ ، روزانه اقدام به یادداشتبرداری از فعّالیّتهای خودو برنامههایی که در آن حضور داشت(اعمّ از جلسات مجلس یا جلسات اداری، ملاقاتهای مردمی یا با مسؤولان و …) مینمود.
این روزنوشتها که تا قبل از حادثه سکته مغزی ایشان در اسفند ۹۱، ادامه یافت، مجموعهای عظیم حاوی ۵۲ دفتر و حدود ۹ هزار صفحه را سامان داده است و منبعی گرانبها برای شناخت فعّالیّتهای ایشان در کسوت نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و حکایتگری صادق از روحیّات و انگیزههای آن مرحوم و مبانی نظری اقدامات و مواضع ایشان است.
همچنین این یادداشتها سندی باارزش و مستند پیرامون مسائل مربوط به مجلس شورای اسلامی از آغاز دوره هفتم تا اواخر سال اول دوره نهم و نیز منبعی ذیقیمت برای تدوین تاریخ استان یزد و بویژه شهرستانهای تفت و میبد در حدفاصل سالهای ۸۳ تا ۹۱ است
جمعه 26 فروردین 84 [بازدید پروژه ها و عیادت بیماران]
ابتدا قرار بود به نماز جمعه پشتکوه یا ده بالا بروم ولی با توجه به بعضی برنامه هایی که امروز در میبد برگزار می شد، مجبور شدم در میبد بمانم.
اول صبح ساعت 8 با آقای فرماندار- شهردار- رئیس شورا در سطح شهر به بازدید چند پروژه شهرداری پرداختیم. پارک شهرک که حدود دویست هزار متر و با خیابانهای اطرافش به سیصد هزار متر می رسد بازدید کردیم؛ انصافاً پارک خوبی است و در جای بسیار خوبی هم واقع شده که خدا توفیق دهد هرچه زودتر تکمیل شود. قرار شد به مناسبت میلاد پیامبر (ص) در آنجا جشنی برگزار گردد.
بعد از آن به بازدید پارک مانند جلوی مهرآباد [رفتیم]… قرار شده در آنجا مسجد و سرویسهای بهداشتی برای مسافرین [ساخته شود] که آن هم کار جالبی است.
سپس از میدان نماز (فلکه چهارراه محمودآباد- شهیدیه) که به سرعت در حال تکمیل است و آسفالت جدید خیابانهای شهید فاضلی و مهرجرد بازدید نمودیم؛ انصافاً آسفالت جدید بسیار جالب است و فکر می کنم انشاءالله وقتی با همین سبک و کیفیّت آسفالت خیابان امام در این چند روز انجام بگیرد، بسیاری از زشتیها از چهره این شهر برطرف می شود.
بعد به مناسبت هفته سلامت به عیادت 80 بیمار موجود در بیمارستان امام صادق پرداختیم که به هر یک از آنها شاخه گلی که تهیّه شده بود، دادیم. این برنامه تا ساعت 11:15 طول کشید و بعد از ساختمان C.T.scan که بالای آن، ساختمان اداری بیمارستان هم ساخته می شود، بازدید کردیم. خیّر محترم از هشتصد میلیون پول دستگاه آلمانی آن، حدود 650 میلیون واریز نموده و درمورد چهارصد میلیون تومان خرج ساختمانی هم بخش مهمی پرداخته و انشاءالله در سه ماه آینده این کار مهم که حدود یک میلیارد و دویست میلیون تومان هزینه دارد و کلّاً او خواهد پرداخت، به بهره برداری می رسد. و بعد از ساختمان مجتمع پزشکان هم که روبروی همین بیمارستان [است] بازدید نمودیم.
بعد ساعت 11:30 به دفتر رفتم تا حدود 10 نفری که وعده گرفته بودند و مراجعه می کردند، پاسخگو باشم. حدود دو ساعت این برنامه طول کشید و سپس از همان جا به نماز جمعه میبد رفتم که آقای نبی پور امامت می نمود. در همان مراسم هم مثل هر بار [بعد از نماز] حدود یک ساعتی پاسخگوی مراجعین بودم و در مجموع برنامه موفقیّت آمیزی امروز از صبح تا الآن داشتم.
حدود ساعت 3 عصر از نمازجمعه به خانه برگشتم. بیشتر در خانه بودم و مقداری به مطالعه کارهای خودم پرداختم. بعد از نماز حدود ساعت 9 در جلسه شورای مرکزی روحانیّت میبد … شرکت نمودم …
یکشنبه 28 فروردین 84 [خستگی مفرط]
… امروز [در جلسه علنی مجلس] به حدّی خسته بودم (به علّت کسالت و کم خوابی) که هدایت خواه که از کنارم رد شد، گفت: خواب نروی! آقای سودانی هم که صندلی من، پشت سر او قرار دارد، یک بار آمد و گفت: می ترسم از تو فیلم بگیرند. در حالی که انصافاً در هر دو مورد، کاملاً آنچه در مجلس گفته می شد، می شنیدم؛ ولی خستگی موجب شده چشمم باز نشود! خدا رحم کند.
ساعت 12:05 جلسه علنی اتمام یافت و من به شدّت سردرد بودم و به همین علت، حدود 10 دقیقه به استراحت پرداختم و بعد وضو گرفته، نماز اقامه و ناهار خورده و به کمیسیون آمدم…
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.