چهارشنبه 22 تیر 1384 – در آستانۀ ورود به مشهد مقدس

013

… دیگر بعد از نماز ذکر یا امام رضا (ع) ما شروع شد. سر از پا نمی‌شناختیم. تا دقایق دیگر وارد مشهد می‌شدیم. چه خاطرات خوشی از این مشهد دارم، هر گم کرده‌ای داشتم آمده‌ام و گرفته‌ام.

….

حالا هم آمده‌ام، خودم دوباره دیسکم عود نموده و اینطور خمیده و دست به پهلو آن هم با دشواری زیاد راه رفتن اصلاً مورد پسندم نیست! با این حالت چگونه در جمع مردم و در روستاها و … حضور پیدا کنم؟!!

خودم در مسیری که قرار گرفته‌ام، رهزنانی دارد که یک لحظه غفلت، ممکن است همه چیزم را بربایند! خانواده و والدین و سایر بستگان هم همواره حوائجی حواله کرده‌اند، بهرحال چه باید بکنم؟! کجا دارم بروم! من همواره لوس حضرت علیه‌السلام بوده‌ام و حضرت هم گوش چشمی به ما داشته! حالا روی همان سوابق، توقعات اینچنینی پیدا کرده‌ام! یا امام رضا! یا امام رضا! یا امام رضا علیه‌السلام باز هم عنایتی، لطفی، کرمی! یا امام رضا علیه‌السلام آبرویم! عاقبت به خیری‌ام! یا امام رضا گرفتاری هایم! یا امام رضا (ع) بچه هایم! یا امام رضا تحصیلات آنها، ازدواج آنها و …

یا امام رضا علیه‌السلام مملکتم! مجلسم! رییس جمهور جدید! مشکلات! احمدی نژاد! دولت آینده! مردم! مطالبات مردم! نامردی بعضی قلم به مزدها! روزنامه ها! رسانه ها! یا امام رضا علیه‌السلام آمریکا! دشمنان تا بن دندان مسلح ما! مسائل هسته‌ای ما! یا امام رضا (ع) سرمایه ها و ارکان این انقلاب و یواش یواش جدا شدن آنها از مسیر توده مردم! یا امام رضا روحانیت! یا امام رضا مظلومیت، غربت، تنهایی رهبری! یا امام رضا علیه‌السلام یا امام رضا علیه‌السلام «مبادا برانی مرا از درت…!»

 

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*