آیت الله اعرافی:
نگاه جامع الاطراف در تحلیل های سیاسی
حجت الاسلام یحییزاده طلبه موفق، کوشا و پرکاری بود و در مواضع سیاسی نیز تقریباً در مجموعهی طلاب یزد سرآمد بود؛ اهل تحلیل بود و روی حرفهایش حساب میکردند، زیرا تحلیلهای سیاسی ایشان بسیار دقیق بود و نگاه جامع الاطرافی داشت؛ همه مسائل را میدید و تحلیل میکرد.
آیت الله علیرضا اعرافی، رئیس جامعهالمصطفی (ص) العالمیه و امام جمعه میبد که به واسطه تدریس به مرحوم یحییزاده و همچنین دوران مدیریت وی بر حوزه علمیه، شناخت دقیق و نزدیکی از ویژگیهای مرحوم یحییزاده دارد، به تبیین جامع از خصوصیات ارزنده مرحوم یحییزاده میپردازد.
حجت الاسلام یحییزاده شخصیتی محبوب و جهادی و واقعا کمنظیر بود والگوسازی از این شخصیتها واقعاً زیبنده و ارزنده است و هرکسی هم در این مسیر قدم بردارد، واقعاً مأجور خواهد بود. از چهل سال پیش، پایه رفاقت من با ایشان شکل گرفت و ما رفاقتی چهل ساله داشتیم.
پیشینه خانوادگی در خط فرهنگ دینی
نکته اول در خصوصی ایشان فضای خانوادگیشان بود؛ ایشان از سمت پدر در خانوادهای سادات، محترم و خیلی مردمی و دوست داشتنی متولد شده و رشد پیدا کرده است و از طرفی مادرش هم همین طور است؛ آنها از سادات نیستند، اما خانواده بسیار محترمی هستند. جد ایشان با ابوی ما رفت و آمد داشت؛ خانوادهای سالم و صحیح که در خط فرهنگ دینی حرکت کردند.
من از همان کودکی پدرشان را به یاد دارم که حساب و کتابی دقیق داشت و سرسال کم یا زیاد موالی خود را با مرحوم ابوی ما حساب میکرد و یا دقت مو را از ماست میکشید. خانواده ایشان بسیار متدین و اهل رعایت مسائل شرعی و آداب اجتماعی هستند و حقوق دیگران را به دقت رعایت میکنند که قابل ستایش و تحسین است.
انتخاب طلبگی با جوشش درونی
نکته دوم هوش و استعداد ایشان است. خود ایشان میگفت و ما هم مطلع بودیم که طلبه شدن ایشان با آن هوش و استعداد، متقاضی تحصیل در ابعاد دیگر را داشته، اما با انگیزه و جوششی درونی، خودش از طلبگی استقبال کرده و در واقع همه راههایی که میتوانست با تکیه بر استعداد خود پیش بگیرد، کنار گذاشت و پیش از انقلاب طلبه شد.
فضیلت طلبگی پیش از انقلاب و مقابله با خطرات
قبل از انقلاب با زمان حال خیلی متفاوت بود. طلبگی قبل از انقلاب، اِی بسا که به زندان، تبعید و کشته شدن میانجامید. در چنین شرایطی بود که ایشان با تمام استعدادی که داشت، راههای گوناگون را رها کرد و طلبه شد؛ این فضیلتی است که نسل امروز خیلی نمیتواند ابعاد آن را بفهمد، زیرا اکنون حوزه جایگاهی اجتماعی دارد و آن وقت اینها نبود و لذا هر کسی که در آن شرایط راههای دیگر به رویش باز بود، ولی آنها را کنار گذاشته و به سمت طلبگی آمده بود، از فضیلتی بهره مند بود. ایشان هم از این قبیل آدمها بوده است. کسی که هوش و ذکاوتی داشت و به حوزه میآمد، خیلی فداکاری میکرد. ایشان آدمی بود که به هر حال خیلی مستعد بود و درونجوش و خودجوش و با انگیزه شخصی به حوزه آمده بود و به همه جهات دیگر پشت پا زده بود، در حالی که ورود ایشان به حوزه مخالفانی هم داشته است.
بیان علمی قوی
در مورد استعداد و توان هوشی ایشان باید عرضی بکنم که من در این زمینه با ایشان زیاد مانوس بودم؛ مقداری صرف پیش من خواند و مقداری نحو. فرمولهای ریاضی را با وجود سن کمی که داشت، خیلی سریع درک میکرد و به کار میگرفت؛ هوش واقعاً سرشاری در این زمینه داشت و از بیان علمی بسیار خوبی برخوردار بود و تقریباً این گونه بود که اگر در حوزه درسی میگفت، کسی دیگر خیلی جرئت نمیکرد آن درس را بگوید. مسائل را به خوبی تحلیل میکرد و متکی بر تحقیق پیش میرفت؛ استعداد و بیانش بسیار پویا، رسا و واقعاً نافذ و دلنشین بود و هرکس در بحثش حضور پیدا میکرد، شیفتهاش میشد.
سرآمد طلاب یزد و نگاه جامعالاطراف
در دورهای که ایشان در قم بود، نه تنها با طلبه های دوره خود بلکه با دورههای دیگر نیز ارتباط داشت. او طلبه موفق، کوشا و پرکاری بود. در مواضع سیاسی نیز تقریبا در مجموعهای طلاب یزد سرآمد بود: اهل تحلیلی بود و روی حرفهایش حساب می کردند. تحلیل های سیاسی ایشان بسیار دقیق بود و نگاه جامع الاطرافی داشت: همه مسائل را می دید و تاتحلیلی می کرد. واقعا یک تحلیلگر سیاسی خیلی دقیق و جامع بود.
حوصله، شکیبایی و پرکاری
نکته دیگر در خصوصی مدیریت ایشان حوصلهای بود که به خرج میداد و شکیبایی ایشان واقعاً ضربالمثل بود. معمولاً از صبحگاه از قبل از اذان صبح کار را شروع میکرد و تا ۱۲ الی ۱ نیمهشب مشغول بود. با اینکه بالاخره مشکلات کار خودش را داشت. یکی دیگر از ویژگیهای ایشان قلم خوب بود؛ قلمی که از نظر ادبی روان بود و درستی و روانی را با هم داشت.
مواظبت در بیتالمال
نکته دیگر این که در مسائل بیتالمال مواظبت و رعایتش واقعاً بینظیر بود. کمتر کسی پیدا میشود که تا این حد در بیتالمال مواظبت داشته باشد؛ تقریباً دورهای که در دفتر ما یا حوزه بود. مثل همه استادها یا طلبهها شهریه میگرفت و هیچگاه مبلغ خاصی برای مدیریت نمیگرفت؛ ما هم حریف نمیشدیم که اصلاً چیزی به ایشان بدهیم. این جهت خیلی کمنظیر است.
استادی حاضرالذهن
در دوران طلبگی محوریتی داشت و در دوره مدیریت حوزه نیز هر وقت که استادی نبود، ایشان حاضر بود و این قدر حاصرالذهن بود که هر چه در سال های دور خوانده بود، همان لحظه به خاطر میآورد و تدریس میکرد و به این ترتیب، خلنی در حوزه پیدا نمیشد. این نشان میداد که هم استعداد قوی داشت و هم حافظه خوب و هم اینکه موقع طلبگی درس را خوب خوانده بود.
مدیریت قاطع و مهربان
معمولاً علما شیفته بیان جذاب و رسای ایشان میشدند و این هم هنر بیانی بود که ایشان داشت. در حوزه مدیریتی من با ایشان زیاد کار کردم. ایشان در حوزه علمیه مدیریتی قاطع و مهربانی داشت. در مدیریت فرمول دشوار متناقضنمایی وجود دارد؛ مدیریت هم قاطعیت، برندگی و برش میخواهد و هم در عین حال مهربانی و عاطفه انسانی میتواند منابع انسانی را به خوبی جهت دهد.
جمع بین این عواطف انسانی و قاطعیت در کار دشوار است. این فرمول کلی جمع اضداد در اخلاقی امر مهمی است. نتیجه مدیریت متعادل ایشان این بود که طلبهها و کسانی که همکار ایشان بودند، نهایت حساب را از او میبردند؛ چون دقیق و قاطع بود و در عین حال هم نهایت علاقه را به ایشان داشتند. این از نکات خیلی ظریفی است که در ایشان جمع شده بود و در عین حال همه هم حساب میبردند و کار هم روی اصول خودش انجام میشد.
ایثار، گذشت و نگهداری اسرار در سینه
ایثار و گذشت ایشان از همان بچگی مشهود بود و دوره طلبگیاش هم همین طور بود. اگر کاری برای کسی از دستش بر میآمد، انجام میداد و از همان نوجوانی هیچ کوتاهی نمیکرد و خودش را وقف دیگران کرده بود. از سوی دیگر شخصی بسیار رازداری بود و خیلی مسائل را به درون خودش میریخت و به کسی نمیگفت. اسرار، دردها و مشکلات را در دلش نگه میداشت و به سادگی منعکس و منتقل نمیکرد. این از ویژگیهای بسیار ممتاز ایشان بود.
رعایت حقالناس
نکته دیگر دقت ایشان در حقالناس و نه تنها امور مادی، بلکه در همه ابعاد حق الناس بود. ایشان از آبرو، شخصیت، پول، مال و زندگی افراد مواظبت میکرد و احترام اشخاص را نگه میداشت. حقوق طلبهها، استادها و دیگران را خیلی محترم میشمرد. در بحثهای انتخابات و رقابتها نیز واقعاً توجه حداکثری داشت.
احاطه بر ارقام طرحها و لوایح مجلس
در حوزه نمایندگی ایشان چند مسئله برجستگی داشت. نخست این که مسائل کلان مملکتی که در طرحها و لوایح مطرح میشد. ایشان میکوشید که روی عدد و رقم احاطه پیدا بکند و سپس رای بدهد؛ واقعاً مثل یک مجتهد سعی میکرد نهایت تلاش خودش را به کار بگیرد که انتخاب صحیح داشته باشد. نهایت دقت را داشت تا اینکه موضوع را تشخیص بدهد. در مسائل اقتصادی، سیاسی، آمار و ارقام را به دقت در ذهن نگاه میداشت و نحوه امتیاز دادن ایشان به امور مختلف در کارهای مجلس بر اساس مطالعه طرحها و لوایح بود و برای دادن رای فوقالعاده دقیق بود.
توجه توأمان به مسائل جزئی و کلان
ایشان همزمان مسائل استان و شهر را با دقت دنبال میکرد. بعضی از نمایندگان مسائلی کل کشور را دنبال میکنند و اطلاعی از مسائل جزئی و منطقهای ندارند و اهل آن نیستند. اما ایشان سعی میکرد این دو را با هم داشته باشد و علاوه بر مسائل کلان، مسائل منطقهای را نیز زیر نظر داشته باشد.
پرهیز از بده– بستان سیاسی
سعی میکرد عدالت را رعایت بکند و لذا تعادل در مسائل کلان، مسائل استانی و مسائل دو شهری را که حوزه انتخابیش بود، با دقت، مطالعه و انتظامی که در این موارد داشت، به دقت دنبال میکرد. در رای دادن هم اهل معامله نبود. گاهی بالاخره نوعی «بده، بستان» وجود دارد، اما ایشان خیلی سعی میکرد که واقعاً در این معاملات قرار نگیرد.
پیگیری خستگی ناپذیر
نکته دیگر پیگیریهای ایشان بود که به صورت خستگی ناپذیر انجام میشد. ولایت محوری خیلی ممتاز بود. گاهی من با ایشان بحث میکردم و میگفتم خیلی زیادی تذکر میدهی و ایشان میگفت وظیفهام را انجام میدهم. او به دنبال وظیفهاش بود و همه تذکراتش هم درست بود.
ساده زیستی در تمام فرزندان
مورد دیگر ازدواج فرزندش با دختر من بود. شاید حتی طبقات متوسط هم چنین ازدواج سادهای در میبد نداشته باشند. مراسم عقدی در خانه داشتیم، بعد یک مقداری ایشان قرضی گرفت و یک مقدار هم من قرضی گرفتم و به این ترتیب این ازدواج شکل گرفت.
شاید مردم از بیرون میگفتند ایشان نماینده است و انتظار چنین مراسم سادهای نداشتند، اما ما اصلاً سالن نگرفتیم، جشن نگرفتیم. با صداق معمولی و یک جهیزیه معمولی زندگی سادهای را شروع کردند؛ بچه های دیگر ایشان نیز همین طور بودند.
پرکار و کم استراحت
خاطرات زیادی از ایشان در ذهنم باقی مانده است. ایشان خیلی کمخواب بود و توانایی عجیبی در کمخوابی داشت؛ خیلی کمخواب بود. شبی دو یا سه ساعت استراحت میکرد و بعد کار میکرد.
من هم خیلی آدم پرکاری هستم، ولی باید ۵ ساعت بخوابم و اگر این ۵، ۶ ساعت را نخوابم، نمیتوانم فعالیت مفید داشته باشم. گاهی وقتها میشد مثلاً با یک وضو میرفت مشهد. مقاومتش خیلی بالا بود. با این که شیمیایی شده بود و مریضی داشت، اما مقاومت زیادی داشت.
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.