بسم الله الرحمن الرحیم
برگهایی از سفر آقا به استان یزد
ده سال پیش در چنین روزهایی، استان دارالعباده یزد، پذیرای رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی بود. انشاءالله به تدریج گزارشی از فضای آن روزهای استان به قلم مرحوم یحیی زاده تقدیم میگردد.
(بخش دوم: پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۶)
(دیدار با دانشجویان)
… از تالار فرهنگیان به همراه آقای محصل و پاکنژاد و استاندار و امام جمعه یزد راهی دانشگاه یزد شدیم. سالن در نظر گرفته شده پر بود از دانشجویان. باز ما در قسمت جلوی جایگاه قرار گرفتیم.
دانشجویان شور و نشاط خوبی داشتند، مرتب شعار میدادند و وقتی آقا آمد، به صورت دسته جمعی و به شکل مداحی با هم اشعاری میخواندند.
سپس مجری از افرادی دعوت به سخنرانی کرد. در هنگام هر دعوت هم کمی از ویژگیهای آن فرد را بیان میکرد.
…
معمولاً هر کدام از افراد که صحبت میکردند، آقا یادداشتهایی از صحبتهای ایشان مینمود که غالباً ۲ مورد یادداشت میکرد. گاهی هم به سه، چهار مورد میرسید.
بعد از ارائه نطق، بعضی از این عزیزان که نوشتههایشان مفصّلتر بود، میرفتند خدمت آقا و دست آقا را میبوسیدند و تحویل میدادند.
نجفزاده مجری توانمند ۲۰:۳۰ هم در یزد حضور داشت و در مورد حواشی، برنامه تهیه میکرد، در برنامهای که برای سخنان امروز تهیه کرده بود، گفته بود: فهمیدیم تشویق سه قسم است: ۱- کف ۲- صلوات ۳- کف و صلوات (که هر سه امروز در این جلسه دیده میشد.)
ساعت ۱۱: شروع سخنان مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
– وقتی آقا میخواست صحبت شروع کند، چفیه جدیدی آوردند و به گردنش انداختند. چفیه خودشان را یکی از سخنرانان در وقت دستبوسی از آقا گرفت.
– آقا در سخنرانی خود نسبت به بکارگیری واژههای فرنگی انتقاد کرد و گفت هر از چندی باز در صدا و سیمای ما واژهی جدیدی غربی و فرنگی مطرح میکنند که مردم باید بپرسند معنای چیست؟ از اول معنایش [را] بگویید.
– با توجه به بیلبوردی که روی آن نوشته بود ایران ۱۴۰۴ …، آقا فرمودند کشورهای دیگر نایستادهاند، این مسابقه است، ما باید بیشتر بدویم.
– آمریکاییها قبلاً وقتی اروپا گفته بود به ایران تا ۲۰ سانتریفیوژ اجازه بدهیم، گفته بودند: نه، ۵ تا هم گفته بودند نه! اگر هم میگفتند: یکی، نمیپذیرفتند. حالا سه هزار تا سانتریفیوژ کار میکند، میگویند همین وضع را نگه دارید.
– در این قسمت یک کسی خواست برای انرژی هستهای شعار بدهد. تا گفت: انرژی هسته… آقا فرمود: حالا نه. اینکه من هم میدانم حق مسلم شماست. برای این جملهی آقا، کف مرتبتر از همهی کفها زدند، آقا فرمود: به وقت نماز نزدیکیم،… من معمولاً وقت نماز ادامه نمیدهم. ولی جوانها نگذاشتند.
– دوستی روحانی داشتم از شمال کشور، میرفتم خدمتشان. یک بار مشهد آمده بود و خدمتشان رفتم، نماینده مجلس ملی آن شهر هم بود. من مثل شما جوانها بودم، با او حرف زدم و مرتب نقد و انتقاد! وقتی گفتم چرا همهاش واردات؟ گفت: بهتر! بهتر! اینها مثل نوکر برای ما کار میکنند.
وقتی رئیس جمهور بودم، نیروگاه زغال سنگی کنار تهران… گفتند: نمیتوانیم بسازیم. گفتم: آخر چرا؟ یک جمعی را مأمور کردیم، درست کردند. اصلاً در سیلوسازی چیزی نمیدانستیم، ولی حالا در سد و سیلو یکی از قدرتهای بزرگ دنیا هستیم.
الان انرژی هستهای داریم.
رئیس جمهور محترم و کمدان آمریکا بعد از ورود محمولهی سوخت هستهای از روسیه به ایران گفته: دیگر چرا غنیسازی؟ آنها که سوخت میدهند! در ایران هم بعضی که نه به آن اندازه محترمند، نه به آن اندازه کمدان ولی همان حرفها [را] میزنند!
من گفتم (به دولت قبل) اگر عقب نشینی کنید، بعد میگویند: موادشان هم به ما بدهید. البته آن عقبنشینی فایدهای هم داشت که همه فهمیدند آنها چه قصدی دارند. حالا هر وقت میگویند تعلیق، میگوییم دو سال کردیم! اول میگفتید: ۶ ماه تعلیق، بعد گفتید فایده ندارد، باید تعطیل کامل شود! این عقبنشینی ما بود و من همان وقت گفتم اگر بخواهند وارد این مطالبات پیدرپی شوند، خودم وارد میشوم و شدم و اولین قدم هم در زمان در زمان همان دولتی انجام شد که عقب نشینی از شروع شده بود (به دستور آقا).
– رابطه با آمریکا برای [ما] مضر است. اگر روزی فایده داشته باشد، اولین کسی که اقدام میکند خودم هستم.
– بعضی نسبت به همهی تصمیمات دولت اعتراض میکنند. حالا نسبت به رهبری یک مقداری رودربایستی دارند. اگر سفری برود، اعتراض میکنند. اگر نرود هم اعتراض میکنند. شما وقتی سوار اتوبوسی میشوید دیگر نباید در هر پیچی به راننده بگویید چرا اینطور گشتی و…
– این دولت بسیار کار میکند، از بعضی جهات نمونه است. این سفرهای دولت خیلی خوب است. گوشهای از آن [را] میگیرند، اعتراض میکنند. اغلب کسانی که این اعتراضات میکنند، غافل اند و …
– هوچی گری درست نیست. این خطاب من به مطبوعات است و مسئولان و کسانی که تریبون عمومی در دست دارند؛ در مجلس، نماز جمعه و…
– حجاب تکریم است. در ایران در زمانهای گذشته فقط اشراف حق پوشیدن حجاب داشتند. معمولیها چنین حقی نداشتند. اسلام آمد، گفت: برای همه زنان است، مخصوص اشراف نیست.
– برخورد سخت (نظامی) احتمالش از اول انقلاب بوده است ولی الان از گذشته کمتر است.
– در همان دولت قبل ما را محور شرارت دانستند.
– وقتی دانشجویان شعار دادند: ای رهبر آزاده، آمادهایم، آماده. آقا فرمودند: اگر آمادگی هست و آمادهای، من دیگر حرفی ندارم، حرفی نزنم؟ همه پاسخ دادند: آقا ادامه دهید.
– بحث اصلی آقا در مورد اعتماد به نفس ملی و آسیب شناسی این موضوع مهم بود.
– سخنرانی آقا ۸۶ دقیقه طول کشید.
(عصر: دیدار با خانوادههای شهدا)
سالن پر بود از جمعیت خانوادههای شهداء. قبل از آمدن آقا چند برنامه انجام شد و بعد که آقا آمد یک پدر شهید و همسر شهید که دو تا از برادر شوهرهایش نیز شهید شده بودند، خیر مقدمی گفتند و بعد آقا در فضای صمیمی، گرم و معنوی صحبتهایی نمودند که حدود نیم ساعتی طول کشید. اذان نزدیک بود که جلسه تمام شد.
… (پایان بخش دوم)
- دیدار با خانواده شهدا
- دیدار با دانشجویان
- دیدار با خانواده شهدا
- دیدار با خانواده شهدا
- دیدار با دانشجویان
- دیدار با دانشجویان
پیوندها:
بیانات امام خامنهای (مدظله العالی) در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد
دیدار خانوادههای شهدا و ایثارگران استان یزد با رهبر انقلاب
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.