هرکسی فکر میکرد حاج آقا فقط نسبت به او دلسوز و مهربان است در حالی که ایشان برای تک تک طلاب این حس را داشتند
حاج آقا یحیی زاده رحمة الله علیه در نظر من و دیگر شاگردان ایشان فردی کم نظیر بودند با صلابت، مقتدر، زحمت کش، و بسیار دلسوز و مهربان بودند.
برای تأسیس حوزه علمیۀ خواهران و رشد و پیشرفت آن زحمات بسیاری کشیدند؛ و مانند پدری مهربان هم به درس و علم خواهران توجه داشتند هم به رشد معنویت آنها، خیلی به حجاب و حیای خواهران اهمیت میدادند خنده های بلند را تذکر میدادند حواسشان به همۀ جوانب در حوزه بود.
اگر کسی مشکلی داشت چه درسی چه معیشتی چه خانوادگی اگر با ایشان مطرح میکرد محال بود که حاج آقا آن شخص را به حال خود واگذارد.
حاج آقا با کارو عملشان به خواهران میفهماندند که پایبند بودن به شئونات حوزه چقدر مهم و ارزشمند است.
حواسشان به همۀ طلاب چه در حوزه و چه در بیرون حوزه دقیق بود یادم هست در یکی از سالهای تحصیلی در حوزه برای راهپیمایی ( 13 آبان یا 22 بهمن) رفته بودیم که دانشجویان دانشگاهها هم بودند بنده در حین راهپیمایی به دانشجویی برخوردم که حجاب مناسبی نداشت این خانم را با خوشرویی، نهی از منکر کردم بعد هر دو با هم شروع به شعار دادن کردیم . نمیدانم چه کسی این صحنه را دیده بود و به حاج آقا خبر رسانده بود. فردای آنروز دیدم اسم اینجانب و یک نفر دیگر که همین عمل را انجام داده بود روی تابلو زده بودند به عنوان قدردانی و تشکر. تعجب کردم که حاج آقا یحیی زاده چقدر به این مسئله که برای من بسیار کوچک بود بهاء داده بودند و از ما تشکر کرده بودند و ما را به عنوان نمونه و الگوی امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده بودند.
خاطراتی که از ایشان دارم بسیار زیاد است ولی خیلی از این خاطرات قابلبیان نیست باید انسان کنار ایشان میبود تا درک کند که این انسان چگونه شخصیت والایی را داراست.
توجه و دلسوزی زیادی که نسبت به خواهران طلبه داشتند برای من جالب بود چون هرکسی فکر میکرد حاج آقا فقط نسبت به او دلسوز و مهربان است در حالی که ایشان برای تک تک طلاب این حس را داشتند. من خیلی از خدای خودم ممنون و متشکرم که سالهای تحصیل در حوزه به من توفیق داد که در حضور حاج آقا یحیی زاده باشم چون ایشان علاوه بر اینکه مسئول حوزه بودند استاد ما هم بودند و از ایشان خیلی کسب فیض میکردیم چقدر سفارش میکردند به خواندن دعای کمیل و دعای ندبه حتی اگر شده ماهی یکبار.
سال 80-81 بود که توفیق رفتن به حج تمتع را یافتم برای خداحافظی پیش حاج آقا آمدم از ایشان خواستم مرا نصیحتی کنند ایشان فرمودند:
در مکه برای زیارت خانه خدا، باید از شیطانها بگذری تا به خدا برسی.
بعد توضیح دادند که این شیطانها همان بازار مکه و دست فروشها هستند که در راه رسیدن به خانه خدا قرار دارند باید از اینها چشم بپوشی، بعد به زیارت خانه خدا بروی.
انشاالله که روح بلند ایشان از این نکاتی که عرض کردم شاد شود و از خداوند منان میخواهم به حق محمد وآل محمد ایشان همنشین جدهاش حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دهد.
برای تأسیس حوزه علمیۀ خواهران و رشد و پیشرفت آن زحمات بسیاری کشیدند؛ و مانند پدری مهربان هم به درس و علم خواهران توجه داشتند هم به رشد معنویت آنها، خیلی به حجاب و حیای خواهران اهمیت میدادند خنده های بلند را تذکر میدادند حواسشان به همۀ جوانب در حوزه بود.
اگر کسی مشکلی داشت چه درسی چه معیشتی چه خانوادگی اگر با ایشان مطرح میکرد محال بود که حاج آقا آن شخص را به حال خود واگذارد.
حاج آقا با کارو عملشان به خواهران میفهماندند که پایبند بودن به شئونات حوزه چقدر مهم و ارزشمند است.
حواسشان به همۀ طلاب چه در حوزه و چه در بیرون حوزه دقیق بود یادم هست در یکی از سالهای تحصیلی در حوزه برای راهپیمایی ( 13 آبان یا 22 بهمن) رفته بودیم که دانشجویان دانشگاهها هم بودند بنده در حین راهپیمایی به دانشجویی برخوردم که حجاب مناسبی نداشت این خانم را با خوشرویی، نهی از منکر کردم بعد هر دو با هم شروع به شعار دادن کردیم . نمیدانم چه کسی این صحنه را دیده بود و به حاج آقا خبر رسانده بود. فردای آنروز دیدم اسم اینجانب و یک نفر دیگر که همین عمل را انجام داده بود روی تابلو زده بودند به عنوان قدردانی و تشکر. تعجب کردم که حاج آقا یحیی زاده چقدر به این مسئله که برای من بسیار کوچک بود بهاء داده بودند و از ما تشکر کرده بودند و ما را به عنوان نمونه و الگوی امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده بودند.
خاطراتی که از ایشان دارم بسیار زیاد است ولی خیلی از این خاطرات قابلبیان نیست باید انسان کنار ایشان میبود تا درک کند که این انسان چگونه شخصیت والایی را داراست.
توجه و دلسوزی زیادی که نسبت به خواهران طلبه داشتند برای من جالب بود چون هرکسی فکر میکرد حاج آقا فقط نسبت به او دلسوز و مهربان است در حالی که ایشان برای تک تک طلاب این حس را داشتند. من خیلی از خدای خودم ممنون و متشکرم که سالهای تحصیل در حوزه به من توفیق داد که در حضور حاج آقا یحیی زاده باشم چون ایشان علاوه بر اینکه مسئول حوزه بودند استاد ما هم بودند و از ایشان خیلی کسب فیض میکردیم چقدر سفارش میکردند به خواندن دعای کمیل و دعای ندبه حتی اگر شده ماهی یکبار.
سال 80-81 بود که توفیق رفتن به حج تمتع را یافتم برای خداحافظی پیش حاج آقا آمدم از ایشان خواستم مرا نصیحتی کنند ایشان فرمودند:
در مکه برای زیارت خانه خدا، باید از شیطانها بگذری تا به خدا برسی.
بعد توضیح دادند که این شیطانها همان بازار مکه و دست فروشها هستند که در راه رسیدن به خانه خدا قرار دارند باید از اینها چشم بپوشی، بعد به زیارت خانه خدا بروی.
انشاالله که روح بلند ایشان از این نکاتی که عرض کردم شاد شود و از خداوند منان میخواهم به حق محمد وآل محمد ایشان همنشین جدهاش حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دهد.
فاطمه امامی
فارغ التحصیل حوزه علمیه حضرت زهرا سلام الله علیها میبد
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.