10 سال پیش در این روزها 83/12/5 – مترو و اتوبوس سواری

توضیح:

مرحوم حجت الاسلام و المسلمین یحیی زاده رحمه الله علیه، از روزهای آغازین نمایندگی مجلس در دوره هفتم در سال ۸۳ ، روزانه اقدام به یادداشت‌برداری از‌ فعّالیّت‌های خودو برنامه‌هایی که در آن حضور داشت(اعمّ از جلسات مجلس یا جلسات اداری، ملاقات‌های مردمی یا با مسؤولان و …) می‌نمود.

این روزنوشت‌ها که تا قبل از حادثه سکته مغزی ایشان در اسفند ۹۱، ادامه یافت، مجموعه‌ای عظیم حاوی ۵۲ دفتر و حدود ۹ هزار صفحه را سامان داده است و منبعی گرانبها برای شناخت فعّالیّت‌های ایشان در کسوت نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و حکایتگری صادق از روحیّات و انگیزه‌های آن مرحوم و مبانی نظری اقدامات و مواضع ایشان است.

همچنین این یادداشت‌ها سندی باارزش و مستند پیرامون مسائل مربوط به مجلس شورای اسلامی از آغاز دوره هفتم تا اواخر سال اول دوره نهم و نیز منبعی ذی‌قیمت برای تدوین تاریخ استان یزد و بویژه شهرستان‌های تفت و میبد در حدفاصل سال‌های ۸۳ تا ۹۱ است.

به یاری الهی ، تدریجاً بخش‌هایی از این روزنوشت‌ها که برای عموم قابل استفاده است، منتشر می‌شود.

چهارشنبه 83/12/5

ساعت 5/45 [صبح] به سمت مترو آمدم. اولين باري بود كه وقتي به ايستگاه مترو رسيدم، درب آن هنوز بسته بود. حدود ساعت 6 و 3 دقيقه درب باز شد و من اولين نفري بودم كه وارد شدم. اولين قطار نيز حدود 6 و 13 دقيقه آمد و من حدود 6/23 وارد مجلس شدم تا براي نطق 5 دقيقه‌اي هم ثبت‌نام كنم؛ هرچند امروز خيلي رغبت نداشتم كه نامم در قرعه بيرون آيد. از بين يازده نفر، اسم گرامي بيرون آمد كه به مروتي وقت داد و آقاي توسلي‌زاده كه به آقاي اسلامي داد. البته صبح كه من آمدم، مروتي آمد، بعداً گرامي، شجاع‌پوريان و… هم آمدند و نوشته‌اي دست به دست مي‌كردند كه معلوم شد همه براي يك نطق كه توسط كسي تهيه شده، ثبت‌نام مي‌كنند.

مروتی، همان نطقی که ظاهراً دیگران (احتمالاً مشارکت) برای او تهیه کرده بود، قرائت کرد که عمدتاً مربوط به انتخابات ریاست جمهوری بود و بالا بردن مشارکت حداکثری و… باهمان شعارهای همیشگی.

ديروز در كمیسيون قضايي براي تعيين كميته تحقيق و تفحص از قوه قضائيه، رأي‌گيري شده، قرار شده 7 نفر از غير كمیسيون و 9 نفر از كمیسيون قضايي باشند. از غير كمیسيون، نجابت 7 رأي، زاكاني 7 رأي، كامران6 رأي + رباني، كوهكن، نادران و من هركدام 5 رأي آورديم. از 5 رأيی‌ها، بايد يك نفر خارج می‌شده؛ با قرعه اين كار شده و من از دور خارج شده‌ام. [از] اعضاء كمیسيون [قضایی] هم محمد دهقان، سليماني، نيرومند، مرتضي موسوي، خانم اخوان، يوسفيان، شجاعي، زادسر، حسینی طباطبايي انتخاب شده‌اند.

ساعت 3/10 بعد از اينكه وضو گرفته و… ، آماده حركت به سمت وزارت جهاد كشاورزي شدم تا با وزير ملاقات نمايم. ده دقيقه به ساعت 4 (ساعت مقرّر) در اتاق محلّ ملاقات با وزير بودم. قبل از من، آقاي پاك‌نژاد هم آمده بود، معاونت دام (آقاي طباطبايي) هم در محل، حاضر بود، به تدريج، استاندار، وزير، محصل و حسن‌خاني نيز آمدند. جلسه حدود 2 ساعت طول كشيد. استاندار و هر يك از نماينده‌ها به خوبي نيازها و مسائلي كه در مقوله جهاد كشاورزي لازم بود، به وزير منتقل كرديم؛ وزير هم يادداشت مي‌كرد و قول مساعد مي‌داد. من نسبت به بانك كشاورزي هم به شدت گلايه نمودم، معاون اين بانك هم درجلسه حاضر بود.

حدود ساعت 6 با ماشين مجلس [كه] آقاي حسن‌خاني آورده بود و او را به بهارستان برمي‌گرداند، به خانه 47 آمدم[1]، نماز خواندم و در فكر بودم كه چه كنم؟ كي به يزد بروم؟ صبح با هواپيما از طريق پاويون با تك بليط open (تهران- يزد) يا با اتوبوس؟ به‌ هرحال با تلفني كه غياثي كرد و براي افتتاح نمايشگاه كتاب ساعت 10 صبح دعوت كرد و يكي دو تلفن ديگر، تصميم گرفتم شب با اتوبوس به سمت ميبد حركت كنم. با مترو  به ترمينال آمدم. [با] اتوبوس ولوو كه راننده آن سيديحيي بفروئی بود و از تعاوني13 ميبد … و در حال حركت بود، حركت كردم. كمك‌راننده و راننده، اصرار داشتند بروم بوفه بخوابم؛ من هم رفتم. در بوفه در حال خوابيدن، تلفن‌ها نمودم و جواب دادم و تا 3/30 كه به ميبد رسيديم، بيش از نيم ساعت خواب نرفتم؛ ولي هيچكس نيامد با من صحبت كند و از اين حيث، براي اولين بار بعد از نمايندگي در امان بودم! … البته مقداري خواب نرفتن من به علت گرسنگي و نخوردن شام بود.

 

…………………………

پاورقی: [1] منظور شماره پلاک خانه ای در اطراف مجلس قدیم که در آن سال چند نماینده مجلس به صورت مجردی در آن ساکن بودند.

 

 

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

یک نظر

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*