طلبه همیشه در سنگر، در اسارت صدام

تاریخ نگارش توسط آن مرحوم: 7 / 1 / 1367

باسمه تعالی

امروز بعدازظهر وقتی اخبار ساعت 2 گوش می کردم آقای مهدی زاده از روسای تعاون تیپ به واحد تخریب آمد و به آقای زارعشاهی مسئول تخریب گفت:
آمده ام مشخصات را بگیرم.
ابتدا خیال کردم آمده مشخصات آقای ضیاء زارع معاون بسیج تیپ که پریروز شهید شد را بگیرد ولی بعد از چند لحظه به اشتباه خود پی بروم.
آری پس از کمی، بالاخره فهمیدم طلبه همیشه در سنگر برادر بسیار عزیز آقای گلمحمدی اهل شهیدیه که عصرپنجشنبه از اینجا به سنگر 101 رفت تا شب برای شناسائی بروند.وقتی همراه چهار، پنج نفر از بچه های 101 از سنگر کمین دشمن می گذرند، دشمن متوجه شده و به روی آنها تیربار می گیرندآنها متفرق و پخش می شوند و از جمع آنها او به اسارت در می آید و بقیه باز می گردند.
برادرم گلمحمدی پارسال 6 ماه متوالی در تخریب بود و من بعد از کربلای5 چند روزی خدمت او و واحدش بودم و امسال نیز ماموریتش تمام شده بود که برای عملیات مانده بود و قرار بود بعد از عملیات برگردد.
اما سر نوشتش چنین رقم خورد. در این ماموریت روز اولی که مرا دید اظهار لطف کرد و حرف هائی زد که حاکی از لطف زیادش بود و بالاخره او وهمسنگران اومرا هم به واحد تخریب کشاندند.
خداوندا او و سایر اسراء را محفوظ بدار وهرچه زودتر آزاد بفرما

 

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*