توضیح:
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین یحیی زاده رحمه الله علیه، از روزهای آغازین نمایندگی مجلس در دوره هفتم در سال ۸۳ ، روزانه اقدام به یادداشتبرداری از …ادامه مطلب
چهارشنبه ۱ تیر ۸۴
… چند روزی بود در مورد انتخاب یکی از این دو کاندیدا، به شدت مردّد شده بودم و حالا … گیجتر شدم. گاهی به تجربه، سوابق، اقتدار، داشتن چهره بین المللی، مقبولیت نسبی در بین همه جناحها و گروهها، روحانی بودن، موضع صریح بعضی از بزرگان در حمایتش، تندروی و افراطیگری بعضی از حامیان کاندیدای دیگر نگاه میکنم و به یک گزینه میرسم وگاهی نیز به سادهزیستی، دستپاکی، امید متدیّنین،نفوذناپذیری، ولایتمداری و … به گزینه دیگر میرسم. به هر حال همچنان به شدّت مشغول بررسی هستم. کار بسیار دشوار شده است و من ماندهام که چه کنم. خدایا به آحاد ملّت ایران و این عبد ذلیلت کمک کن و ماها را به مسیری که رضایتت در آن است هدایت فرما!
خودم را زندان کردم!
وضعیّت روحی که برایم پیش آمده، نگرانی از بعضی برخوردهای احساساتی، نسنجیده، دور از ادب و اخلاق و توقعات متضادّی که هر کسی میخواهد من از یکی از این دو قاطعانه حمایت نمایم … همه این مسائل دست به دست هم داد تصمیم بگیرم این یک روز در خانه بنشینم و جایی علنی نشوم. این طور خیالم راحتتر است؛ شاید هم بتوانم راحتتر تصمیم بگیرم!
به هر حالی یکی از مسائل جالب در این قصّه موضعگیریهای کاملاً متفاوت بعضی از اعاظم و بزرگان است؛ مثلاً جامعه روحانیّت در این مرحله حتی تصمیم قبلی خود که حمایت مشروط از هاشمی بود تکرار نکرد؛ شاید حذف معین و … خیال آنها را راحت کرده؛ جامعه مدرسین هم که به صورت رسمی در نوبت قبل هم اطلاعیه نداده بود.
ضمناً امروز … خواندم تعدادی طلبه در قم به آیت الله جوادی آملی به خاطر موضع حمایتی از هاشمی متعرض شدهاند؛ ایشان هم منبر رفته و فرموده من از آقای ناطق حمایت کردم، هیچ کدام از طرفداران رئیس جمهور در این مدّت بر من خرده نگرفتهاند؛ ولی الآن مرتّب…؛ و البتّه … شب آقای هاشمی در آخرین برنامه تلویزیونی ساعت ۱۲,۳۰ (سی دقیقه بامداد پایان برنامه خبری شبکه ۲) همین موضوع را ذکر کرد. واقعاً اگر چنین موضوعی صحّت داشته باشد، باید بیشتر نگران بود…
تازه این مسائل هنوز اوّل کار است؛ شاید بعدها طیّ سالهای متمادی ترکشهای این موضوع فرو بریزد و آسیب برساند. خدا عاقبت همه را ختم به خیر گرداند. فعلاً که فکر میکنم عدّهای منتظر هستند کاندیدایشان رأی بیاورد و پایان دوره اصولگرایی را اعلام کنند و عدهای به عکس آن!
پنجشنبه ۲ تیر ۸۴
لغو برنامههای صبح!
قرار شده بود صبح به نمایشگاه گل و گیاه که از سوی جهاد کشاورزی در طزرجان برگزار میگردد، شرکت کنم و همچنین ابتدای صبح در حوزه علمیه تفت که به تازگی فعالیت مجدد را شروع کرده بود بازدید داشته باشم و حضور داشته باشم که همه این برنامهها را لغو نموده و با توجه به سردرد شدید و نیز وضعیّت خاصّی که در ارتباط با انتخابات، حاکم بود، در خانه به استراحت پرداخته و هیچ تلفنی را جواب ندادم.
اما عصر
نماز که خواندم ساعت ۲ … به سمت نیر حرکت کردیم. در آنجا هم … به بخّ رفتیم تا در مجلس چهلم پنج فوتی تصادف بخّ شرکت کرده باشم. آنجا با اصرار آنها به محض رسیدن به مجلس ده دقیقهای صحبت کردم و مردم را دعوت به شرکت گسترده در انتخابات نموده و البته تأکید کردم من از آن نمایندههایی هستم که صلاح نمیدانم نماینده رأیش مشخّص گردد و به جِدّ میگویم ما به هر کس اکثریّت مردم رأی دادند، برای تحقّق مطالبات مردم، کمک خواهم کرد.
البتّه شب شنیدم که فرماندار میگفت: برداشت بعضی که در آن جلسه با من تماس داشتهاند این بوده که شما به احمدی نژاد رأی خواهید داد…
جمعه ۳ تیر ۸۴
یوم الله!
قطعاً این روز یکی از ایام الله بسیار بزرگ این مملکت خواهد بود. از دیشب همه نگاهم به امروز است؛ همه همّ و غمّ خود را مصروف این روز نمودهام! مردم چه کسی را انتخاب خواهند کرد؟ من چه کنم؟ گیجتر از همیشهام! از سویی هاشمی شخصیّت بزرگی است که نباید از دست داد و از سوی دیگر هرچه منافق، حزبی، تندرو، فاسد و … بوده به حمایت از او برخاسته است! به هر حال تصمیمگیری بسیار دشوار گردیده است.
هرگز چنین نکرده بودم!
تنها به صندوق مدرسه راهنمایی شهید بهشتی محلّه خود رفتم. حدود ساعت ۱۰ بود، باز هم مانده بودم چه رأیی بدهم؛ به هر حال هرچه بود رأی دادم؛ اما رأیی باطل! آری نهایتاً رأی سفید را به صندوق انداخته تا ببینیم مردم چه میکنند.
حضور در فرمانداری
به فرمانداری رفتم. منتظر ماندم تا استاندار به میبد بیاید و از چند صندوق بازدید نماییم…
همراه با استاندار ابتدا سه صندوق بارجین و شهیدیه را بازدید نمودیم. غالب صندوق[ها] بیشتر از چنین ساعتی در هفته گذشته رأی داده شده بود… به نماز جمعه آمدیم و استاندار بین دو نماز چند دقیقهای صحبت کرد؛ اسم مرا هم به عنوان نماینده خوب مردم بُرد!…
و باز … دو صندوق فیروزآباد هم بازدید نمودیم و پس از آن، استاندار رفت و من هم به خانه رفتم…
ساعت ۱۱ … به فرمانداری رفتم. انتخابات تا ساعت ۱۱ در کلّ کشور تمدید شده بود!
در انتظار نتیجه انتخابات!
کم کم صندوقهای میبد یکی یکی آمد. همه صندوقها نشان از غلبه احمدی نژاد میداد…
۵۰ صندوق میبد که شمارش شد، معلوم شد حدود سه درصد شرکت کننده بیشتر از مرحله اول داشتهایم. %۸۰,۹ واجدین [شرایط]، شرکت کرده بودند که حدود ۱۲۰۰ نفر بیشتر از آن دفعه میشد. از این تعداد %۷۸,۲ به احمدی، %۲۴ به هاشمی رأی داده بودند…
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.