چهارشنبه 26 مرداد 84
… بعد از نماز و ناهار به پارلمان آمدیم تا در جلسه فراکسیون اصولگرایان با 11 وزیر [پیشنهادی] شرکت کنم.
… در سؤالاتی که از وزرا مطرح شد، در هیچ یک، بیادبی دیده نشد؛ بسیار مؤدّبانه و بااحترام سؤالات مطرح میشد و سؤالات تند و نیشدار هم مطرح نشد. به هرحال خیلی ملاحظه وزرا صورت گرفت. هیچ یک از وزرا به لکنت نیفتادند.
… همه این افراد در بیان مواضع و حرف زدن، خوب حرف میزنند؛ ولی در عمل معلوم نیست چگونه عمل کنند. تشخیص بسیار مشکل است و کار، سخت و حادّ!
یکشنبه 30 مرداد 84
شروع بحث کابینه دکتر احمدی نژاد
… افروغ بسیار صریح و قاطع و بااحساسات صحبت کرد و از اول تا آخر مورد تحسین نمایندهها قرار گرفت! برنامه را مجمع الجزائری از حرفهای خوبی دانست و بیش از راهبردی، آرمان دانست! برنامه نیست؛ برنامه یعنی مبدأ، اینجا؛ مقصد، آنجا؛ سازوکارها و شیوههای تحقّق آن ذکر شود. پارادوکسهای متعدّد در برنامه را ذکر کرد. از اینکه در چینش کابینه از همه توانمندیها استفاده نشده، از اینکه به جای مشورت با کمیسیون با فراکسیون مشورت کردهاند [انتقاد کرد].
… سخنرانی آقای دکتر افروغ وقتی ایراد میشد، همه نمایندگان به دقّت و با نشاط گوش میدادند و لذّت میبردند.
سه شنبه 1 شهریور 84
امروز همه شعر میخواندند
تقریباً در نطق همه مخالفین، موافقین و وزرا، اشعاری خوانده میشد که غالباً در آخر سخنان بود و یکی دو نفر هم اشاره کردند که چون شعر مورد علاقه آقای حدّاد است، میخوانیم. جالب اینکه حدّاد در یکی دو مورد، شعر را با شعر جواب داد وجالبتر اینکه آقای … گفت: شعری از فردوسی بخوانم؛ و وقتی شعر خواند آقای حداد گفت: البتّه شعر از حافظ بود نه فردوسی!
چهارشنبه 2 شهریور 84
دست مافیا!
یکی از وزرایی که تصمیم قطعی داشتم به او رأی کبود بدهم، وزیر نفت بود؛ ولی بعد از صحبتهای مخالفین و مسائلی که مشاهده شد، متوجه شدم مسأله چیز دیگری است و باید به این وزیر رأی داد…
[زیارت عاشورا]
قبل از نطق رئیس جمهور و در حالی که حاجی بابایی جهت نحوه توزیع کارتهای رأی توضیح میداد، زیارت عاشورا که همواره از آن استمداد جستهام (در همه سختیها و دشواریها) قرائت کردم تا پس از سخنان رئیس جمهور، با مدد الهی، رأیی صحیح در گلدان بریزم؛ رأیی که انشاء الله منافع ملّت و مملکت به وسیله آن تأمین و تضمین شود.
…
بهت و حیرت
پس از اتمام جلسه، به سرعت به سمت نمازخانه برای اقامه مغرب و عشاء حرکت کردم؛ ولی همه فکر و ذکرم نتیجه رأی اعتماد مجلس بود که برای اولین بار، 4 وزیر کابینه را انداخت. در همه دورههای قبل، مجموعاً 4 وزیر رأی لازم را کسب نکرده بودند!
البته من نیز به 4 وزیر رأی نداده بودم که یکی از آنها وزیر … بود؛ ولی به نفت رأی داده بودم؛ پس سه تا از آنها مشترک بود.
سفر به حوزه انتخابیه
… با ماشین … [یکی از نمایندگان] به همراه او تا قم رفتم… حدود ساعت 10:20 [شب] به میدان 72 تن قم رسیدم؛ ولی آنجا بیش از یک ساعت معطل ماشین شدم! و به هرحال حدود ساعت 11:30 با ماشین معمولی به سمت میبد حرکت کردیم و ساعت یک ربع به شش به میبد رسیدم.
جزم اندیشی!
آن یک ساعتی که در کنار میدان 72 تن قم منتظر اتوبوس بودم، چند طلبه… که چند سالی است مشغول تحصیل در قم هستند، به تدریج رسیدند و آنها نیز در صف منتظران اتوبوس قرار گرفتند. مرا شناختند و جلو آمدند و خیلی سریع بدون اینکه از علّت سؤال کنند، به شدّت به علّت رأی نیاوردن 4 وزیر موضع گرفتند… دیدم خیلی رئیس جمهور را قدّیس فرض نموده و خیلی از قافله دور هستند. در یک جمله گفتم: معتقدم این کار مجلس یکی از اسناد افتخار مجلس است! ضمن اینکه اُشهِدُ بالله که هیچ کس روی هوای نفس و یا جناح و باند تصمیمی نگرفته است و همه روی حساب و کتاب تصمیم اینچنینی گرفتهاند… به هرحال این مسائل و اینطور برخوردها خیلی مرا به فکر واداشت که آخر و عاقبت این نوع طلبهها چه خواهد شد؟!
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.