سطوري از سفرنامه عتبات عاليات-سفر96 ساعته

بخش چهارم: «ابد والله يا زهرا لاننسي حسينا»

عاشورا عجب صحنه اي است ،حتي كسي كه در نبرد اين روز جانباز شده ،عذري مي آورد ،حضرت با رفتنش موافقت مي كند و برايش دعا مي كند و او مي رود!
هرچه اين چند روز فكر مي كنم عاشورا يك مجموعه به هم پيوسته است كه اگر يك پازلش نبود،علي اصغر،عباس،زينب…حتما اينطوري جواب نمي داد…
«ابد والله يا زهرا لاننسي حسينا»
اين جمله هم دسته جمعي و هياتي و…دراين ايام در ورود به حرم زياد شنيده مي شود و جمله اي است تكان دهنده و جالب وزيبا
«ياعباس جي بالما لسكنيك»
اين هم شعارجان سوزي است كه در تاسوعا و عاشورا هنگام ورود به صحن حضرت عباس مي گويند وبسيار هم باسوز وگداز ادا مي شود
طايفه طُویریج ،همان كساني كه وقتي نداي هل من ناصر حسين شنيدند آمدند منتهي ،عصر عاشورا شده بود و حضرت شهيد.الان هم در كربلا ساكن هستند و گاهي با دسته هاي صد هزار نفري براي عزاداري تاسوعا وعاشورا مي آيند و بسيار پرشور عزاداري مي كنند
به كربلا آمده اي براي چه؟!
ديدم يك ايراني به چند ايراني ديگر كه قمه نزده بودند با اعتراض مي گويد :پس روزعاشورا كربلا آمده اي براي چه؟!مثل اينكه هر كس مي آيد بايد بزند!
ياد بُت كليا
بت كليا نماينده آشوريان كه در كمسيون فرهنگي حضور داشت و صندلي اش كنار من بود يك بار نُقل خوشمزه اي تعارف من كرد و گفت اين سوغات اروميه است !در اين سفر آقاي جهانگيرزاده(نماينده اروميه)نُقل آورده بود كه هروقت من مي بينم ياد آن نماينده غير مسلمان هم دراين سرزمين مي اُفتم .البته بُت كليا هم در مجلس هفتم هم هشتم از اولين نمايندگاني است كه درمناسبت هاي مذهبي اسلامي به همه نمايندگان مجلس پيام تبريك و تسليت مي فرستد.
زيارت از نوع دوركاري
شب عاشورا باتوجه به اينكه احياء و بيتوته مستحب است،وبا توجه به اينكه امكان حضور در حرم برايم فراهم نشدبه خانه آمدم و5-4 ساعتي درخانه به همان شيوه اي كه دولت براي كار كارمندان اخيراً پيشنهادكرده و اسم آن دوركاري گذاشته ،من هم دوركاري كردم
به همان سرعت خلوت شد
شب عاشورا و روز عاشورا به سرعت جمعيت كربلا چندبرابر شد عصر عاشورا به همين شكل دوباره كاهش يافت لذا خيلي راحت عصر عاشورا توفيق تشرف حرم و نمازحرم سيدالشهدا-عليه السلام-وحرم حضرت ابوالفضل-عليه السلام- پيدا كردم

دراين سفر دوستاني كه همراه بوديم به خصوص دكتر نادران و آقاي شعباني{كه الان وكيل دادگستري است}و…عوام نديدم.يعني ضمن اينكه اصرار واعتقاد خوبي به ضرورت حضور دائمي وپيوسته در حرم داشتند ولي از نماز واجب و حتي مستحبي اين ايام ، آن هم به شكل مفصل و طولاني اش اصلاً غافل نبودند عين يك عالم برجسته درس خوانده ،روايت مطالعه كرده بودند. وجالب تر اينكه هيچ كدامشان را دنبال خريد سوغاتي نديدم فقط بعضي اشان چند مُهر خرده بودند.
پايان سفر
ساعت پرواز 10.30 به وقت عراق و 11 به وقت ايران اعلام شده بود كه نيم ساعت هم تاخيرداشت.عجيب اينكه اين پرواز كه پرواز بزرگ بود و هواپيما به احتمال زياد حداقل سيصد صندلي داشت و پُر بود همه افرادي بودند كه انفرادي اعزام شده بودند
خدمه پروازي غالباً خانم بودند كه همه بي حجاب بودند و براي زُوار كربلا اين موضوع اصلاً خوشايند نيست!
سفر پايان يافت ولي معلوم شد بخشي از آنچه درمقدمه و صفحه اول يادداشت هاي اين سفر نوشتم و يكي از ادِله اصلي من براي اين سفر،همان بود، تخيلات و تصورات و توقعاتي بيش نبوده است!هرچند در برخي از مواردمثل زيارات و… گاهي بيش از انتظارم اتفاق افتاد اميدوارم باز هم بارهااين سفر،بامعرفت،مقبول و خانوادگي برايم نصيب شود
اين سفر كه ساعت 10.30 صبح سه شنبه 23/9/89 شروع شده بود با پرواز ساعت10.30 صبح شنبه 27/9/89 پايان يافت .به هرحال سفر 4 روز و به عبارتي 96 ساعت طول كشيد كه بركات زيادي مي تواند برايم به ارمغان بياورد

پایان

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*