سطوري از سفرنامه عتبات عاليات-سفر96 ساعته

بخش دوم: ازكرم باب الحوائج كه چيزي كم نمي شود

پرواز با يك ربع تاخير انجام شد بعد از 80 دقيقه پرواز به بغداد رسيديم ،حدود1.5 ساعت كارهاي تشريفت انجام شد .بايك ماشين شبيه ون{11 نفره} 12 نفري سوارشديم ،
اول به زيارت جدبزرگوار،امام موسي كاظم و امام جواد –عليهماالسلام-رفتيم. در زيارت كاظمين،حلاوت و حرارت خوبي به لطف خدا پيدا كردم،اين سفر مطلع خوبي داشت،خيلي دلم شكست،اميدوارم مفيد به حالم قرار گرفته باشد.
خيلي چسبيد،خيلي گريه كردم،خيلي درد دل كردم،ازمشكلات مملكت تا مشكلات خودم و خانواده،همه رامطرح كردم،ازكرم باب الحوائج كه چيزي كم نمي شود
عزيمت به نجف اشرف
دكتر نادران كه نيمه شعبان 400 دانشجو را به اين سفرآورده بود،ما را به همان جايي در نجف برد كه آنها را برده بود.عتبه العلويه(خياطه..)اگر اشتباه نكنم يعني آستان قدس حضرت علي-عليه السلام-و ستاد بازسازي آن كه دست ايراني هاست.درخياطه،آسايشگاه مختلفي بود سالن هاي متعدد كه تخت هاي خيلي قديمي باپتوهاي كهنه ومندرس گذاشته بودند !يكي گفت مگر سربازيم كه ما رابه آسايشگاه آوردند.
ازهمانجا 3 نفراز ماجدا شدند و رفتند هتل،البته آنها با من كه صحبت مي كردند استدلالشان بد نبود.مي گفتند ما كه هتل قناري و… نمي رويم،سفرمان كربلا و نجف است ،چرا پول خرج نكنيم؟گفتم اتفاقا ثواب هم دارد!يكي به شوخي گفت :آقاي نادران تا آخر مثل مسلم خودت فقط مي ماني و بس!شب همانجا شام خورديم .هوا خيلي سرد بود بخاري چيزي در آسايشگاه نبود
دكتر نادران،اطلاعات زيادي از سرزمين عراق و عتبات داشت.كربلا و نجف را به تعبيري مثل كف دست مي شناخت.همه قسمت ها،خيابان ها،اماكن مذهبي و تاريخي،بسياري از بزرگان فعلي و قبلي اين سرزمين و … به خوبي مي شناخت.نقشه جنگ كربلا را با دست خودش در صفحه اي ترسيم كرد و توضيحات مفصلي داد.
حدود 2 ساعت بيشتر نخوابيدم،بعد به حرم رفتم،البته افراد جدا جدا رفتند،
خلاصه ترين حضور در مسجدكوفه و مسجدسهله
ماشيني ديديند تا 9نفر باقيمانده از گروه 12 نفري،به كوفه و سهله برويم،مسافت نسبتا طولاني پياده رفتيم ،ديشب هم همينطور.درمسير هرچه آقاي نادران اصرار كرد توضيحي بدهم ندادم.ديدم باكاري كه در زيارت حضرت امير-عليه السلام- كردندو مرا مجبور به خواندن زيارت كردند ،اگر باب باز شود ديگر حد يقف ندارد،درحاليكه من نادران را دراين مسائل به مراتب آگاهترو مسلط تر از خودم مي دانستم .درمسجدكوفه ،فقط مقام ابراهيم،آدم،معراج و محراب نماز خوانديم و زيارت مسلمو هاني
درمسجد سهله ،نمازاستغاثه به امام زمان(عج)در مقام خوانديم
امتحان عمامه پيچي
صبح بعد ازحرم{مولاعلي}و وقت تجديد وضو ، علي آقا پسر جهانگيرزاده {نماينده اروميه}كه كوچكترين عضو گروه است {دانش آموز كلاس دوم راهنمايي} ظاهرا عمدا عمامه مرا انداخته بود تا خراب شودتا ببيند چه جوري مي پيچم،من هم فوري مجدد باز كردم و پيچيدم ،هم علي آقاي جهانگيرزاده و يكي ديگر،با دوربين اشان عمامه پيچي مرا فيلمبرداري كردند…

باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*