مدیریت ایشان خیلی روی نظم و انضباط بود و روی درس و بحث و مباحثه خیلی جدی و حساس بودند. همیشه بعد از کلاس درس خواهران ، مدتی داخل حوزه خواهران می ماندند.
یک روز یکی از خواهران از سرویس جا مانده بود و خودش پیاده از حوزه تا ایستگاه اتوبوس رفته بود و اتوبوس نیامده و او مانده بود.
مادرش نگران شده وبه حوزه زنگ می زند و به حاج آقا که گوشی را برداشته می گوید دخترم نیامده و نگران هستم.همان وقت حاج آقا به من زنگ زد و پرسید: خانم فلانی همراه سرویس بود؟
گفتم حاج آقا من ندیدمش!
گفت :فوری با ماشین خودت بیا حوزه .
وقتی آمدم حاج آقا بیرون حوزه ایستاده و خیلی نگران بود سوار شد رفتیم در مسیر ایستگاه های اتوبوس گشت زدیم تا این که آن طلبه را درآخرین ایستگاه اتوبوس پیدا کرده و اورا سوار کردیم و تا درب خانه آنها رفتیم والدین او بسیار خوشحال شدند و از حاج آقا تشکر کردند.
در راه بازگشت گفتم : حاج آقا چرا این قدر حرص می خوری ، مسئولیت خارج از مدرسه که با شما نیست.
گفت : این طلبه ها مثل دختر و خواهر خودم هستند . روحش شاد
راننده حوزه علمیه میبد
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.