بسم الله الرحمن الرحیم
توضیحاتی درباره وصیتنامههای مرحوم یحیی زاده (رحمة الله علیه)
- پنج وصیتنامه(که در سالهای 72- 74- 79-87- 90 نوشته شده) را خود آن مرحوم، تماماً در یک پاکت دربسته قرار داده بودند و برای بعد از درگذشت خود، در محلی مشخّص، نگهداری میکردند.
- مدّتی بعد از درگذشت ایشان، در لابهلای دفاتر و نوشتههای ایشان، به چند وصیتنامه دیگر نیز برخورد شد که مهمترین آنها دو مورد بود: یکی مربوط به ایام جنگ تحمیلی در سال 65 و دیگری در سفر عمره در سال 78 که به عنوان روحانی کاروان، خدمت میکردند.
- به جهت مطالب آموزنده این 7 وصیتنامه، این وصایا، در دسترس عموم قرار میگیرد؛ البته برخی بخشها را که مربوط به خانواده بود، حذف کردیم و بهجایش نقطهچین قرار دادهایم.
خداوند همه ما را برای سفر ابدی، آماده و عاقبت ما را ختم به خیر فرماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین
سلام بر انبیاء، برگزیدگان خداوند؛ صلاة و سلام بر خاتم آنان محمد رسول الله (ص)؛ و سلام بر دوازده امام معصوم برگزیدگان خدا و رسول خدا؛ و سلام بر روح الله، برگزیده بقیةالله و خلیفه و حجت و آیت او بر مردم.
خدایا! بنده ظَلوم، جَهول، عاصی، خاطی و در عین حال شرمنده تو، قلم به دست گرفته است تا کلماتی را به عنوان وصیت بنویسد و چه پررو و جسور است این بندهات و چه متواضع است این قلم!
إلهی إِنَّ ذُنُوبِي لَا تَضُرُّكَ وَ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ لَا تَنْقُصُكَ فَأَعْطِنِي مَا لَا يَنْقُصُكَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَضُرُّك[1]
إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْكَ بِالْعَفْوِ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلُ مِنْكَ فِي الْحُكْمِ ارْحَمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا غُرْبَتِي وَ عِنْدَ الْمَوْتِ كُرْبَتِي وَ فِي الْقَبْرِ وَحْدَتِي وَ فِي اللَّحْدِ وَحْشَتِي وَ إِذَا نُشِرْتُ لِلْحِسَابِ بَيْنَ يَدَيْكَ ذُلَّ مَوْقِفِي[2]
إِلَهِي إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ عَدُوِّكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي الْجَنَّةَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ نَبِيِّكَ وَ أَنَا وَ اللَّهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِيِّكَ أَحَبُ إِلَيْكَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّك[3]
بارالها! وقتی به گناهان خود فکر میکنم و وقتی میاندیشم که در محضر تو هستم و وقتی کتابت میخوانم که:”وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه”[4] و وقتی کلام ولیّت میشنوم که میفرماید: “أيّها المُستَكثِرُ من الذُّنوب إنَّ أباك أُخرِجَ مِنَ الجَنَّةِ بِذَنبٍ واحدٍ”[5] و وقتی ناله خلیفهات میشنوم که جانسوزانه، “آهِ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ بُعْدِ الطَّرِيق”[6] میگوید و وقتی درک میکنم اگر عمل خیری داشته باشم، از تو طلبکار نمیشوم بلکه بدهکارتر میشوم؛ زیرا وجودم از توست و توفیق عبادتم نیز از تو؛ آنگاه میفهمم من اگر تنها یک گناه از این پشته سنگین گناه به همراه داشتم برای معذّب شدنم و مخلّد شدنم در نار کافی بود. در این حال و در این هنگام از خودم متنفر میشوم و منزجر؛ میخواهم از خود فرار کنم و نمیتوانم؛ غرق در اندوه میشوم و ناامید.
اما در این حال، در این غوطهور شدن در ظلمات، ناگاه احساس میکنم که ناامیدی گناهی است بزرگتر از هر گناهی؛ و لهذا روزنه امیدی و دریچهای در مقابل خود میبینم؛ آری: إِذَا رَأَيْتُ مَوْلَايَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ[7]
آری وقتی از تفکّر در ظلماتِ از خودم و محیط بر خودم بیرون میآیم، خورشید منوّر عفو تو را و فضل تو را مینگرم و از رنج و ملالتم کم میگردد.
اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ أَرْجَى مِنْ عَمَلِي وَ إِنَّ رَحْمَتَكَ أَوْسَعُ مِنْ ذَنْبِي اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ ذَنْبِي عِنْدَكَ عَظِيماً فَعَفْوُكَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِي[8]
يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه؛ يَا سَرِيعَ الرِّضَا؛ يَا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَيْء؛[9]قَدْ أَلْجَأَتْنِي الذُّنُوبُ إِلَى التَّشَبُّثِ بِأَذْيَالِ عَفْوِكَ، وَ أَحْوَجَتْنِي الْخَطَايَا إِلَى اسْتِفْتَاحِ أَبْوَابِ صَفْحِك[10]
إلهی[… فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَءَ حَالًا مِنِّي] إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَالِي إِلَى قَبْرٍ لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي وَ لَمْ أَفْرِشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي[11]
خدایا توبه میکنم و از تو میخواهم با دریای فضل و رحمتت با من معامله کنی.
غفورا! این بنده فقیر که به فرموده مقرَّبت امام حسین (ع): إِلَهِي أَنَا الْفَقِيرُ فِي غِنَايَ فَكَيْفَ لَا أَكُونُ فَقِيراً فِي فَقْرِي[12]، پا از گلیم خود دراز کرده و با توجه به رحمت و بذل و بخشش تو، هیچ توقع و انتظاری هم زیاد نمیداند.
بله معبودا! خودت میدانی چه میخواهد این گستاخ و پررو؛ کشته شدن در راهت میخواهد و البته به پاس احترام به واژه مقدّس “شهادت”، تعبیر شهادت را به کار نمیبرد.
آری شهادت نصیب چو منی…! میترسم اگر واژه نمیشود به کار برم، با آن همه تفضّل و عفو و رحمت تو سازگار نباشد.
به هر حال شهادت خاصّه اولیاء توست؛ شهادت مخصوص مقرّبان تو است و شهادت خاص مصطفی (آیت الله مصطفی خمینی)، مرتضی (آیت الله مطهری)، بهشتی، صدوقی، مدنی، دستغیب، اشرفی و…، این بندگان توست؛ شهادت پاداش پیکار دهها هزار رزمندهای است که امروز در جبهه نبرد علیه تمامی کفر، با دشمنت میجنگند و من هم میخواهم در جایی بمیرم که آن رزمندگان در آن کربلا، جایزه شهادت میگیرند.
بعد از این مقدمه، لازم میدانم نکاتی چند را برای امت امام یادآور شوم:
- امت امام! در کوران حوادث و در ظلمات گمراهیها، هرگز دست از پیروی از ولایت فقیه برندارید و بدانید عزت اسلام و مسلمین در گرو پیروی از رهبری است.
در تمامی اعمال و رفتار وحرکات و سکنات و فریادها و خموشیها، تنها و تنها پیرو رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی باشید و هرگز از ایشان جلوتر یا عقبتر قدم برندارید و بدانید به همانگونه که عقب افتادن از خط رهبری، جدا شدن از اسلام و انقلاب است، جلو افتادن هم، جدا شدن و فاصله گرفتن از اسلام و انقلاب میباشد.
به حرف بدخواهان یا جاهلانی که به بهانه معصوم نبودن امام، سرکشی از دستورات امام را جایز میدانند، گوش ندهید و بدانید این منطق، منطقی است که در صدر اسلام با آن، ائمه معصوم را منزوی میکردند؛ زیرا در آن زمان، عصمت ائمه برای عدّهای از مردم مسلّم نشده بود.
و البته باید به این گروه گفت شما چه کسی را اعدل از امام میشناسید تا ما صراطی اقوم از امام را بیابیم.
- از تضعیف انقلاب به هر نحو که باشد، بپرهیزید؛ از شایعهپذیری و شایعهپراکنی و انتقاد بیجا، خودداری کنید.
- در این جنگ تحمیلی و در هر جنگ تحمیلی احتمالی، هرگز لباس ذلّت نپوشید و تن به ذلّت سازش ندهید و بدانید آنچه ابرنکبتها و ایادی آنها میخواهند، صلح نیست؛ بلکه نفَس تازه کردن و آماده شدن برای حمله مجدّد است؛ زیرا همانگونه که جنگ اسلام برای ایجاد صلح و براندازی موانع صلح میباشد، صلح استکبار برای جنگ میباشد.
راستی شیعیان علی(ع)! علی(ع) که وقتی خلخال از پای زن یهودیه گرفته میشود، با آن اندوه و خشم میگوید: اگر کسی از این مصیبت بمیرد، سزاوار است؛ اگر امروز در میان ما بود و میدید کفر، آنگونه به این کشور حمله کرده است و آن همه جنایات و ددمنشی و سفّاکی کرده است؛ به زنان تجاوز کرده است؛ زنان و کودکان و پیران را شبانگاه و هر وقت که اراده کرده است، شهید کرده است؛ چه عکس العملی نشان میداد؟ آیا شمشیر به غلاف میکرد؟! آیا نظارهگر میبود؟
پس ای شیعیان علی (ع)و ای امّت رسولالله (ص) و منتظران بقیّةالله (عج) و پیروان روحالله! سلاح را در دست داشته باشید و آن را بر زمین نگذارید تا دشمنان بدانند انقلاب اسلامی ما آفتابی است که آنها نمیتوانند پای نجسشان روی آن گذارند؛ تا بدانند این انقلاب، نور خدا است که هرگز خاموش نمیشود؛ تا بدانند این انقلاب گُلی است که اگر پایمال هم کنند، بویش متصاعدتر میشود و شیشه عطری است که شکستن آن، بویش را به همه میرساند.
ملت قهرمان! به استکبار اعلام کنید اگر مردم ویتنام در طی 2/5 سال از جنگ 10 ساله، متحمّل 2/5 میلیون تُن بمب و 107700 حمله هوایی شدند و اگر طی جنگشان، 546000 کشته دادند، آری به استکبار اعلام کنید ما آمادهایم تمام بمبهای جهان که قادرند چند بار کره زمین را زیر و رو کنند، تحمّل کنیم و آمادهایم تمام چهل و چند میلیون نفرمان شهید شویم؛ ولی حاضر نیستیم به متجاوز پاداش و جایزه و باج بدهیم. ما اگر تمام ملتمان هم شهید شود، باز دست از حمله به متجاوز برنمیدارد؛ زیرا در آن زمان هم بر روی قبرش، خارهایی میروید که چکمههای متجاوزین را سوراخ کرده و به آنها صدمه میرساند.
در پایان از والدینم و همسرم و… میخواهم به خاطر زحماتی که از من متحمل شدهاند، مرا عفو بفرمایند و امیدوارم سایر بستگان و هر کس که با من معاشرت و مصاحبت و رفت و آمدی داشته، مرا عفو فرماید.
و اعلام میکنم از هیچ کس، هیچ ناراحتی شخصی نداشتهام و ندارم و از هر کس که پیام من را میشنود، خاضعانه و ملتمسانه و مُصِرّانه تقاضای مؤکّد و مجدّد عفو دارم و امیدوارم همه برادران و خواهران برای آمرزش این بنده شدیداً محتاج، از خداوند، طلب غفران و مغفرت کنند.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سه شنبه 9/ 10/ 65
27 ربیع الثانی 1407
سید جلال یحیی زاده
پاورقی
…………………………
[1]برگرفته از دعایی در آخر روز عرفه (مفاتیح الجنان)
[2]فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی در سحرهای ماه رمضان
[3]فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی در سحرهای ماه رمضان
[4]سوره زلزال، آیه 8
[5]از روایات نقل شده از امیرالمؤمنین علیه السلام در شرح ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه، ج 20، ص 315
[6]برگرفته از نهج البلاغه؛ البته طبق نسخه صبحی صالح، عبارت حضرت در کلمه قصار 77 چنین است: آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طولِ الطَّرِيق وَ بُعْدِ السَّفَرِ
[7]فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی در سحرهای ماه رمضان
[8]از تعقیبات مشترکه (مفاتیح الجنان)
[9]جمله اول و اخیر در دعای جوشن کبیر و جمله وسط در دعای کمیل آمده است.
[10]فرازی از مناجات 14 (مناجاة المعتصمین) از مجموعه مناجات خمس عشره
[11]فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی در سحرهای ماه رمضان
[12]بخشی از فراز پایانی دعای عرفه امام حسین علیه السلام در برخی نسخ این دعا (مفاتیح الجنان)
باز نشر محتوا با ذکر منبع " تارنمای فرهنگی مرحوم یحیی زاده" مجاز می باشد.