بایگانی نویسنده: سید مهدی

برگ‌هایی از دفتر دوازدهم- خرداد 85

مردم حق دارند؛ مردم راست می‌گویند؛ مردم دستشان به دیگران نمی‌رسد، گوش ما را می‌گیرند! خدایا به ما صبر و استقامت بده؛ قدرت خدمت بی‌منّت عطا کن؛ ظرفیّت و حوصله و سعه صدر و تواضع عنایت کن. خدایا بگذار در اینجا سیلی بخوریم که در قیامت از سیلی‌های تو آزاد باشیم. یا ربّ ارحم ضعف بدنی و رقّة جلدی. ادامه مطلب »

بازنشر چفیه‌های آقا

فردی پشت تلفن گفت: از دفتر رهبرم! ایشان نامه شما را خوانده، سلام رسانده‌اند، تشکر کرده‌اند، چفیه‌هایی که خواستی دستور دادند خدمت شما بدهیم! ... در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود، تلفن قطع کردم... ادامه مطلب »

بازنشر مصاحبه غلامعلی حداد عادل

آقای یحیی‌زاده یک نماینده نمونه بود؛ انسانی ساده زیست، با اخلاق و خدمتگذار به مردم، مورد علاقه مردم و بسیار باهوش بود که جز خدمت به اسلام و انقلاب و کشور و مردم، به خصوصی مردم حوزه انتخابیه خود دغدغه ديگری نداشت. ادامه مطلب »

این الرجبیون

خدای من چه کرده ای یا چه کرده ام که به این روزم نشانده ای؟ ! آنهم به زور ! زیرا خودت می دانی که این وضعیت را اصلا دوست ندارم ! ولی مثل این که مجبورم اینطور باشم. آیا می شود تکانم دهی؟! تغییرم دهی؟! آیا می توانم امیدوار باشم؟! آیا نمی بایست ناامید باشیم؟! خدای رئوف، رهایم نکن... ادامه مطلب »

بازنشر مصاحبه آیت الله اعرافی

آیت الله علیرضا اعرافی، رئیس جامعه‌المصطفی (ص) العالمیه و امام جمعه میبد که به واسطه تدریس به مرحوم یحیی‌زاده و همچنین دوران مدیریت وی بر حوزه علمیه، شناخت دقیق و نزدیکی از ویژگی‌های مرحوم یحیی‌زاده دارد، به تبیین جامع از خصوصیات ارزنده مرحوم یحیی‌زاده می‌پردازد. ادامه مطلب »

یحیی‌زاده تعطیلات نوروز خود را چگونه سپری کرد؟

وقتی می‌خواستیم [جهت خروج از زیارتگاه هویزه] سوار [اتوبوس] شویم، [فردی] آمد و با تندی رو به فدایی کرد و گفت: شما با مجلس ششم چه فرقی دارید؟ چون شنیدم حدّاد زنگ زده که اتوبوس‌های شما بتواند داخل محوّطه اینجا که ما به هیچ ماشینی اجازه نمی‌دهیم وارد شود، وارد گردد! خانواده شما با دیگران چه فرقی دارد؟ آن، از پول‌هایی که می‌گیرید؛ این هم این کارهایتان! و ماشین هم مثل دوره قبل می‌گیرید و ... ! ادامه مطلب »

خواب عجیب

... بعد از یکی دو ساعت خواب، خواب وحشتناکی دیدم. خواب می‌دیدم مرده بودم، دفن شده بودم در قطعه‌ای که برای روحانیون در نظر گرفته بودند و اول مدفون آنجا، من بودم؛ و بعد در عالم خواب، خودم داشتم بالای قبرم برای خودم فاتحه می‌خواندم! ادامه مطلب »

آخرین ثبت نام- بخش آخر

امشب نماز شب بیشتر از هر شب چسبید و حالا می‌فهمم من که سال‌ها دنبال نیامدن به این عرصه بودم، دست قدرت الهی مجدداً مرا به این عرصه کشاند و بالاخره سرنوشت این بود. خدا کند بعد از این بتوانم بهتر خدمت کنم. ادامه مطلب »

نطق 17 بهمن 1384

نزدیک به سه سال مجبور شدیم داوطلبانه تعلیق را بپذیریم، پروتکل الحاقی را عمل کنیم، فراتر از آن به هر بازرس آژانس اجازه دهیم تا حتی از بعضی بخشهای نظامی و کارگاه‌های خصوصی مردم بازدید و بازرسی کند. 1033 صفحه گزارش دادیم، 1400 نفرروز بازرسی را اجازه دادیم، سخاوتمندانه‌ترین همکاری‌ها در چارچوب پادمان، پروتکل و فراتر از آن تحت عنوان دسترسی‌های شفاف‌ساز تحمل نمودیم. دولت ما اعلام کرد حاضریم در غنی‌سازی هر کشوری را به عنوان شریک بپذیریم. کدام کشور دنیا تا این حد درب‌های سری‌ترین اماکن خود را به روی شما گشوده است؟ البته همه این موارد در آن ایام شاید برای اعتمادسازی به نحوی لازم بود. اما بعد از همه این مسائل بیشتر معلوم شد آمریکا و اروپا مثل همیشه دروغ می‌گویند و سه سال ما را سرکار گذاشته‌اند. معلوم شد حال که به این شکل نسبت به کارهای پژوهشی و تحقیقی ما دلهره دارند و به همین بهانه می‌خواهند راه اندیشیدن را از ما بگیرند، دیری نخواهد پایید که بگویند اصلاً نفس کشیدن شما برای دنیا خطر دارد و شما حق حیات ندارید. ادامه مطلب »

زیارت ثامن الحجج

هنوز از پله های هواپیما پایین نیامده بودم و پیاده نشده بودم که اشکم سرازیر شد، اصلاً کنترلش نداشتم، خیلی منکسر بودم، حتی در مدت طولانی که بیش از نیم ساعت طول کشید و در صف تحویل امانت (کیفم) به واحد امانتداری بودم، با وجودی که در این سرمای شدید و پرسوز و در حالی که زیر پای ما هنوز برف سنگین یکی دو روز قبل بود، در عین حال سوز و عطش زیارت حضرت فروننشست و مستمراً ریزش اشک ادامه یافت! ادامه مطلب »