یا من با استان‌ها تماس می‌گرفتم یا استان‌ها با من تماس گرفتند. عجیب بود؛ معجزه‌ای در حال تحقق بود؛ باورم نمی‌شد. هرچند در یکی دو روز گذشته احتمال داده بودم احمدی نژاد رأیش خیلی تغییر کرده و بالا بیاید/ حالا آقای احمدی نژاد اینها را بداند، خواهد فهمید چه چیزی او را بالا آورد. خدا کند در فینال روز جمعه، اعتقاد و اتکا و اتکالش به خدا سست نشود و ... ! ادامه مطلب »
گوشی گذاشتم. شب خوابم نبرد؛ چرا یک وزارت‌خانه باید اینطور پول‌هایی خرج کند؟ از کجا و چرا؟ و مهمتر اینکه چرا حتّی نسبت به من این توقع دارند که من هم با چهارصد تومان خود را بفروشم؟! چقدر من بی‌ارزشم! و چقدر آنها خبیث‌اند! ادامه مطلب »
برنامه "مجلس و مردم" كه ساعت 2.45 از شبكه اول پخش شد، سه نطق پيش از دستور اين هفته را چند دقيقه‌اش پخش كرد كه از نطق من نيز مقدمه اوليه آن درمورد ماه خرداد به عنوان اولين نطق از اين سه نطق پخش شد./ سخنگوي اين جمع گفت: بله حاجي آقا ما مي‌خواهيم بگوييم شما مال خودت نيستي! مال مردمي! پس چرا با موتور و تنها به ركن‌آباد مي‌آيي! بگذار با ماشين... ادامه مطلب »
بعد از شنیدن سخنان آقا[1]، آنچه چند روزی بود در ذهن بارها مرور کرده بودم و می‌خواستم در آن تصمیم بگیرم، قطعی نمودم! آری مصمّم شدم طرح‌ها و لوایح را بیشتر از این مطالعه کنم؛ اول مجلس هم من به بعضی از دوستان روحانی گفتم: بیایید اینها را با هم مثل درس حوزه، مباحثه کنیم؛ ولی به ریشم خندیدند! چیزی که در سخنان دیروز آقا پیشنهاد شد! م. ادامه مطلب »
هنوز صاحب دوم خرداد بر منصب خود، باقي است؛ ولي نه او، نه كس ديگري به فكر و به ياد اين روزي كه تا چند سال پيش، نزد بعضي، از 12 بهمن، 22 بهمن، 27 رجب و 15 شعبان و ... بالاتر بود، نيست! خدا ما را عاقبت به خير نمايد!/ . يك سال از اين مسؤوليت سنگين و خطير ما مي‌گذرد. خودم كه اصلاً راضي نيستم، مردم هم شايد چندان راضي نباشند، خدا هم كه نمي‌دانم؛ ولي او مي‌داند كه شايد خيلي بيشتر از اين از من ساخته نبود! ادامه مطلب »
... كارشناسان اسكي ازاين ارتفاعات وسخويد ديدن كرده و هرچند هيچكدام را براي پيست، استاندارد،ندانسته اند ولي اينجا را مناسب تر دانسته اند،كه گردشگري قرار است بودجه براي آن بگذارد. /ماحدود ساعت11:30 شب به ميبد رسيديم درحاليكه 8 صبح راه افتاده بوديم. پانزده و نیم ساعت در اين حوزه انتخابيه به دوره‌گردي مشغول بوديم.حالا حتماً قبول مي‌فرماييد كه روز پركار و خسته‌كننده‌اي داشتيم. ادامه مطلب »
... یکی ازمسائلی که به شدت مرا از کسی متنفر می‌کند، اینکه کسی به دنبال ریاست و مسئولیت باشد بدون اینکه دیگران براو فشار وارد کنند./ همچنان نماینده‌ها در مورد مقاله صفار که در روز شنبه 24/2/84 در کیهان نوشته شده، عکس العمل نشان می‌دهند ومرا تحسین می‌کنند.خدا کند اگر کاری کرده بودم، مزدش همین نباشد؛ بلکه در آخرت هم سودی برای من داشته باشد. ادامه مطلب »
پس از تصویب قانون فوق نماینده‌ها ابتدا تکبیر و سپس مرگ بر آمریکا گفتند. این برنامه از محلّ صندلی ما و با تشویق و شروع ما شروع شد/... در هواپیما این روزنامه را گرفتم، به جز چند پاراگراف نسبتاً کوتاه آخر سرمقاله... بقیّه کلّاً درمورد من نوشته، بدون اینکه نامی بیاورد! ادامه مطلب »
دراين جلسه بحث فرودگاه ميبد مطرح كردم كه ايشان با شوخي و جدي اين بحث را چندان قابل طرح ندانست؛ ولي مداركي كه من آورده بودم كه در سال 73 وزير راه با اين موضوع موافقت كرده، ايشان را مجبور كرد كه قبول كند تا مطالعه كند./درمورد جاده تفت به سورمق گفت: انشاءالله زودتري انجام مي‌شود. در مورد جاده بيداخويد - بنادكوك كه نامه‌اش قبلاً داده بودم، گفت: دستور آن خواهم داد. ادامه مطلب »
از نکات قابل ذکر، شرکت بسیار فعال جوانان در جلسه زردین بود و جلسه آنجا بسیار شلوغ بود وجالب! جوانان هم درمورد اشتغال، ورزشگاه و... مطالباتی داشتند. بخشدار خیلی از برخورد صمیمی من با آنها تمجید نمود. ضمنا در جلسه زردین، بعضی از مسئولان نیر هم شرکت کرده بودند تا اگر سوالی بود، پاسخگو باشند. ادامه مطلب »
تارنمای فرهنگی حجة الإسلام و المسلمین حاج سیدجلال یحیی زاده